نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران
چکیده
کلیدواژهها
واکاوی نسبت رسانههای محلی و حکمرانی مردمی در سیاستهای
رسانهای فرادستی نظام جمهوری اسلامی ایران
حسین مهربانیفر [1]
چکیده
شاپا چاپی: 8901 -2980 الکترونیکی: 1685 -2821 |
حکمرانی شایسته در کشوری مانند ایران با جغرافیای گسترده فرهنگی مستلزم فعال کردن ظرفیت مشارکت گروهها و اجتماعهای متنوع قومی و محلی به منظور توزیع هدفمند خدمات و توسعه عادلانه بوم مبنا است. این مهم گویای اهمیت حکمرانی مردمی و محلی است که رسانههای محلی نقش غیرقابل انکاری در تسهیل، تسریع و تقویت آن دارند. پژوهش حاضر با هدف فهم کیفیت بازتاب رسانههای محلی در نسبت با حکمرانی مردمی در سیاستهای رسانهای فرادستی پس از انقلاب اسلامی، به مطالعه این سیاستها با روش اسنادی پرداخته است. گزینش هدفمند قوانین، سیاستها و مصوبههای موجود از حیث ارتباط با حوزه رسانه و حکمرانی مردمی و مطالعه آنها خلأ بازتاب صریح و مستقیم رسانههای محلی را در این سیاستها آشکار نمود. اما در عین حال با مرور مضامین و مفاهیم محوری گزارههای مرتبط این اسناد سیاستی، کیفیت اهتمام آنها را به مسئله رسانه و حکمرانی مردمی و محلی میتوان در قالب مقولات و محورهای چهارگانه «آگاهی بخشی و معرفت افزایی مردم از طریق رسانه»، «مشارکت افزایی مردم و تسهیل فعالیت مردمی در حوزه رسانه»، «بسط پوشش جغرافیای متنوع فرهنگی و محلی» و «تعامل حاکمیت و مردم» خلاصه نمود.
کلیدواژهها: رسانه محلی، حکمرانی مردمی، سیاست رسانهای.
استناد: مهربانیفر، حسین. واکاوی نسبت رسانههای محلی و حکمرانی مردمی در سیاستهای رسانهای فرادستی نظام جمهوری اسلامی ایران، 7(3)، 161–135. DOR: |
مقدمه و بیان مسئله
یکی از چالشهای مهم عصر حاضر این است که چگونه میتوان نقش دولت را در شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متغیر امروزی دوباره بازتعریف و پیکیربندی کرد. دولت ایدهآل اغلب به عنوان دولتی دموکراتیک و همچنین پیشرفته و توسعهیافته توصیف میشود. یک دولت توسعهیافته دموکراتیک مشخصههایی محوری از قبیل مشارکت مردمی گسترده، پاسخگویی، توزیع عادلانه، سیاستهای حامی فقرا و... را دربرمیگیرد. به منظور دستیابی به چنین دولت ایدهآلی، تمرکززدایی مطلوبترین حالت در نظر گرفته میشود. این از آنروست که دولت های محلی در مجاورت و نزدیکی مردم بوده و بنابراین در موقعیت مناسب تری نسبت به دولت مرکزی برای ارائه خدمات عمومی مورد نظر و خوشایند مردم قرار دارند( Saito, 2008: 2).
این مسأله وقتی جدی تر می شود که حکمرانی در نسبت با یک جغرافیای گسترده با زمینههای متنوع فرهنگی اجتماعی لحاظ شود. به طور خاص پهناوری کشورهایی چون ایران با وجود ظرفیتهای متنوع جغرافیای فرهنگی آن، ضرورت تقسیم فضا و توزیع وظایف و خدمات را ایجاب میکند. چه این که از یک سو اشاعه ناسیونالیسم قومی از سوی دشمنان خارجی میتواند فرصت بینظیر تنوع قومی و فرهنگی در مشارکت را به یک تهدید امنیتی جدی تبدیل کند و از سوی دیگر فرآیند جهانی شدن افزایش آگاهیها و انتظارت را رقم زده و ضرورت پاسخگویی دولت نسبت با کلیه سیاستهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و مشارکت فزآینده نهادهای مردمی را در این سیاستها موجب شده است (امیدی، 1392: 114 و 115)؛ این مهم گویای اهمیت حکمرانی مردمی است که رسانههای محلی و مردمی میتوانند نقش نهادی مهمی را در آن ایفا کنند (رجبی، 1401)، «آنچنان که در دنیای جهانیشده و جهان رسانهای شدة امروز دسترسی به ابزار رسانهای و بازنمایی برای همة افراد، گروهها، اجتماعات، مناطق و حوزههای جغرافیایی و فرهنگی به نیازی ضروری تبدیل شدهاست»(کوثری و آذری، 1394: 5)؛ این رسانهها قادرند با نگاهی دقیقتر، به شکل مستمر و در تعامل فزآینده با مسئولین، نخبگان و مردم، ظرفیتها و موانع توسعه محلی را در دستور کار خود قرار داده و با ارائه پیوست فرهنگی و رسانهای لازم، فرایند و ضریب توسعه را تسهیل، تسریع و تقویت نمایند. (صفری و جعفری، 1400: 133)
با توجه به نقش غیرقابل انکار رسانههای محلی در حکمرانی مردمی و توسعه بوم مبنا، مسأله اصلی کیفیت اهتمام به آن در نظام سیاستی و حکمرانی است که در قالب اسناد سیاستی به ویژه سیاستهای رسانهای و متعقاباً فرآیندها و رویههای مرتبط اجرایی رخ نمایی میکند. مطالعه این اسناد سیاستی، ضمن آشکار ساختن اولویتها و رویه غالب حکمرانی در این عرصه، کیفیت اهتمام سیاستگذاران را به رسانههای محلی، مردمیسازی رسانه و ساز و کارهای تسهیل حکمرانی مردمی و محلی در توسعه کشور روشن نموده و نقاط قوت، ضعف و زمینههای تعدیل و غنابخشی به سیاستهای موجود را از این حیث مشخص میکند.
از این رو پژوهش حاضر واکاوی کیفیت توجه به مسأله رسانههای محلی در نسبت با حکمرانی مردمی محلی را در سیاستهای رسانهای فرادستی پی رسانهپی میجوید و مشخصاً به دنبال پاسخگویی به این سوال است که «رسانه های محلی چگونه در نسبت با مسأله حکمرانی مردمی در سیاستهای رسانهای فرادستی خاصه برنامه های توسعه پس از انقلاب اسلامی بازتاب یافته است؟»
پیشینه پژوهش
پیشینه کاوی پژوهشهای موجود پژوهشگر را به این نتیجه رساند که نه تنها به طور کلی حوزه موضوعی رسانههای محلی در نسبت با حکمرانی مردمی در نسبت با عرصهها و مصادیق مختلف همچنان از زمینه پژوهشی گستردهای برخوردار است بلکه به طور خاص پژوهشی که واکاوی این مسئله را در سیاستهای فرادستی نظام جمهوری اسلامی مورد توجه قرار داده باشد، انجام نشده است. در عین حال تعداد معدودی از پژوهشهای مرتبط را میتوان برشمرد که هر یک به نوعی ابعادی از این مسئله را مورد توجه قرار دادهاند.
رجبی(1401)، در اثر خود به منظور مطالعه نقش رسانههای محلی در تحقق حکمرانی خوب شهری، به تحلیل محتوای برنامههای شبکه پنج سیما در مورد شهر لواسان پرداخته است. او در نهایت نتیجه گرفته به ترتیب مقولههایی چون (قانونمداری، پاسخگویی پاسخدهی و شفافیت) وضعیت مناسبتری را به نسبت مقولاتی چون (اجماعگرایی، عدالت، راهبردمحوری و مشارکت) در حکمرانی خوب شهری لواسان با وجود رسانه (شبکه پنج سیما) داشتهاند. اگرچه نمره کلی حکمرانی خوب در رابطه با حوزه تحقیق وضعیت خوبی را نشان نداده است، اما وضعیت سه عامل دیگر که اختصاصاً به رسانه در حکمرانی تعلق دارد، یعنی (پاسخگونمودن مسئولین) با نمرهی خوب، و مؤلفه (عامل مردمی در حکمرانی و چشم ناظر بر شهر) با نمره متوسط، نشانگر نقش مهم و تأثیرگذار رسانه به عنوان متغیر واسط بر حکمرانی خوب شهری و مؤلفههای آن بوده است(رجبی، 1401).
کوثری و آذری(1394) در پژوهش خود، با اشاره به تنوع فرهنگی بالای ایران، الزامات سیاستگذاری صحیح و متناسب با تنوع فرهنگی ایران دربارة شبکههای استانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران مورد بحث قرار دادهاند. ایشان بر مبنای عناصر سیاست رسانهای و روندهای جهانی حمایت رسانهای از تنوع فرهنگی، ضرورتها و ظرفیتهای شبکههای استانی در نظام رسانهای ایران را استخراج نموده و در ادامه به ارزیابی سیاستهای وضعشده دربارة این شبکهها و نیز عملکرد آنها پرداختهاند. نتایج ارزیابی سیاستها نشان میدهد که حمایت از تنوع فرهنگی، جایگاه ویژهای در اهداف ترسیمشده برای شبکههای استانی دارد؛ هرچند در مواردی بهویژه مؤلفة زبان کاستیهایی مشاهده میشود. همچنین ارزیابی عملکرد این شبکهها در ارتباط با تنوع فرهنگی نشان میدهد که در کنار نقاط قوت آنها، در بخشهایی ضعفهایی وجود دارد که شاخصترین آنها را میتوان نبود استراتژی مشخص و جامع در حمایت و حفاظت از تنوع فرهنگی و توجه ناکافی به ویژگی محلیبودن بهمثابة مزیت منحصر به فرد شبکههای استانی دانست(کوثری و آذری، 1394).
صفری و جعفری(1400) نیز مطالعه در زمینه رسانههای محلی را به صورت مطالعه موردی در مورد استان زنجان انجام دادهاند. ایشان در این پژوهش دیدگاههای گروههای برگزیده شهروندان درباره ظرفیتها، سیاستها و میزان موفقیت رسانههای محلی در ابعاد مختلف توسعه و نیز نقاط ضعف و قوت رسانههای محلی در مقایسه با رسانههای سراسری و بین المللی در ارتباط با توسعه را مورد مطالعه قرار دادهاند. یافته های ایشان حکایت از آن دارد که میزان شناخت این گروهها از رسانههای محلی استان و تولیدات آنها اندک بوده و این رسانهها نتوانستهاند موفقیت چندانی در جذب مخاطبان نخبه به دست آورند. علاوه بر آن، اغلب مشارکت کنندگان در تحقیق اعتقاد دارند که رسانههای محلی در ابعاد مختلف توسعه استانی به دلایل مختلف دچار ضعفهایی جدی از جمله عدم تأثیرگذاری و جریان سازی هستند. همچنین این رسانهها در مقایسه با نمونههای مشابه داخلی و خارجی دچار مشکلاتی چون ضعف در منابع مالی و تجهیزات، کیفیت تولیدات، جذب مخاطب و تأثیرگذاری بوده و از مزیتهای راهبردی محلی بودن، انطباق فرهنگی، هزینه تولید کم و اعتماد مخاطبان باید بهره برداری بیشتری داشته باشند.
در مجموع با مرور مختصر پیشینه موجود همانطور که پیشتر اشاره شد، وجه تمایز و نوآوری پژوهش حاضر را می توان در اهتمام به واکاوی سیاستهای رسانهای فرادستی نظام جمهوری اسلامی از حیث کیفیت بازتاب رسانههای محلی در نسبت با حکمرانی مردمی دانست.
ادبیات پژوهش
حکمرانی مردمی
حکمرانی معانی و کاربردهای چندگانهای در علوم سیاسی دارد. در معنای وسیع آن، حکمرانی به وضع قوانین یا راهبری اشاره دارد(Mudacumura & Morçöl, 2014: 19)؛ و فرآیندهای مدیریتی، اداره و مدیریت امور به دست بازیگران دولتی و غیر دولتی، سازمانهای رسمی و غیررسمی را از مرحله تصمیمگیری تا مرحله اجرا، تحت کنترل و نظارت قرار میدهد(ابوالحسنی، 1391: 10). اما حکمرانی ممکن است به شکل خاصی از حکومت کردن نیز اشاره داشته باشد؛ اتکای کمتر بر اقتدار دولتی و اتکای بیشتر بر مذاکره از طریق شبکههای درک و دریافت شده(Mudacumura & Morçöl, 2014: 19). به عبارت دیگر اصطلاح حکمرانی را می توان به طور خاص برای توصیف تغییرات در ماهیت و نقش دولت به دنبال اصلاحات بخش عمومی در دهههای 1980 و 1990 به کار برد. به طور معمول، گفته میشود که این اصلاحات منجر به تغییر از بوروکراسی سلسله مراتبی به سمت استفاده بیشتر از بازارها، شبه بازارها و شبکهها، به ویژه در ارائه خدمات عمومی شده است( Bevir, 2021). خاستگاه این واژه بیشتر در میان روشنفکران تکنوکرات بوده که به رشد بیش از حد دولت بیاعتماد بودند و بوروکراسی ناسالم و فساد میان دولتمردان را مهمترین مانع تحقق دموکراسی میدانستند.
پییچیدگیهای سیاسی و اجتماعی باعث شده شکل جدید حکمرانی بر عدم تمرکز و مشارکت تأکید نماید؛ این شکل جدید حکمرانی در پاسخ به ناتوانی نهادهای سیاسی و اقتصادی در تأمین نیازهای شهروندان صورت میگیرد و نوعی حکمرانی مردمی متولد میشود که بر اساس آن نهادهای جدید دموکراتیک و مردم در تعاملی متقابل و پایدار به مشارکت در تمامی عرصهها میپردازند. مردمی سازی حکمرانی کمبود یا نبود مشروعیت حاکمیت را جبران میکند(شیرعلی، 1400: 17) و چنانچه مردم با مشارکت سیاسی خود در ایجاد وفاق در جامعه و تداوم رضایت از عملکرد حکمرانان نقش داشته باشند، مردمی بودن حکمرانی پدیدار میشود و از این رو حکمرانی مردمی را میتوان گونهای از حکمرانی دانست که مردم در کنار حکمرانان به مشارکت در انجام فعالیتهای ناظر به اقتدار عمومی جامعه میپردازند(میراحمدی، 1402: 54 و 55).
حکمرانی مردمی در پیوند با تمرکززدایی و ایجاد شرایط حکمرانی محلی[2] در قالب دولت محلی محقق میشود؛ «در حکمرانی محلی، شبکهای از کنشگران دولت محلی، بخش خصوصی، تشکلهای غیر دولتی، مدنی و نمایندگان دولت مرکزی، اولویتها و مسائل محلی را شناسایی و برای تحقق خواسته ها و رفع مشکلات با یکدیگر تشریک مساعی میکنند»(زرقانی و احمدی، 1398: 111). در در واقع حکمرانی اجتماع محلی فرایندی است که بر فراهم ساختن فرصت اظهار نظر، تصمیمسازی، تصمیمگیری و مشارکت اجتماعات در مسائل مربوط به اجتماع محلی تأکید میورزد و فعالیتها، اقدامات و خدمات مرتبط با اجتماع محلی را به دنبال دارد(توکلی نیا و شمس پویا، 1396: 196).
بر این اساس میتوان گفت حکمرانی مردمی و محلی که شرط اصلی آن تحقق مشارکت اجتماعی منطقهای و محلی است، طی مراحل و شروطی حاصل میشود؛ مردمیسازی در یک اجتماع از حساس شدن آغاز میشود. پله بعدی آگاه شدن و دانستن است. مردم در یک جامعه حق دارند که از اتفاقاتی که در اجتماع آنها میافتد باخبر باشند. پله بعدی، مشاوره و ارائه نظر از سوی مردم است. افراد یک جامعه در جلسات گروهی شرکت کرده و نظرات خود را مطرح میکنند. آنان در این مرحله نیازهای خود را در اجتماع محلی فهرست میکنند و درباره اولویتها سخن میگویند. پله بعدی، نقشپذیری و مشارکت در فعالیتهای اجرایی است. پس از آن درگیر شدن فرد در جریان کار رقم میخورد، به گونهای که دیگر جزئی از فرایند محسوب میشود و نمیتوان او را از این فرایند جدا کرد. وارد شدن در این فرآیند به معنای توانمند شدن مردم در جامعه محلی است. به عبارتی چنانچه شناسایی نیاز مردم، اولویتبندی و سیاستگذاری و برنامهریزی آن در سطح محلی توسط خود آنان انجام شده و به اقدام محلی بیانجامد منجر به مردمی سازی محلی برای برآورده شدن نیاز میگردد(شیرعلی، 1400: 17).
اینجاست که نقش رسانههای محلی در حساسسازی اجتماعات محلی، آگاهی بخشی، طرح و به اشتراکگذاری نیازها و مسائل بومی و محلی و همچنین ارائه راهحلهای سیاستی مقتضی برجسته میشود و میتواند ضمن ایجاد وفاق در اجتماع محلی به بسیج و مشارکت مردمی در رفع مشکلات و مسائل اجتماع محلی منجر شود.
رسانه محلی
در مطالعات رسانه و سایر علوم اجتماعی، رسانه نوعاً به «وسایل ارتباطات»(رسانه های چاپی یا پخش) یا «فرمهای تکنیکی مشخص که این وسایل توسط آنها فعلیت یافته و صورت عملی مییابند(کتابها، روزنامهها، تلویزیون، رادیو، فیلم و در حال حاضر اینترنت و بازیهای رایانهای) اشاره دارد(Darity,2008, V.5: 59)؛ مجموعهای از فناوریهای مدرن از مطبوعات چاپی تا اینترنت که ارتباطات را در طول فضا، زمان و اجتماعات تسهیل میکند (Donsboch, 2008: 2811)
در این میان رسانههای محلی، رسانههایی هستند که مربوط به مکان جغرافیایی یا فرهنگ خاصی بوده و مسائل محلی آن را به زبان محلی و مخاطبان محلی مطرح مینمایند. آنها ارزشهای فرهنگهای محلی را انعکاس میدهند و به مخاطبان در فهم محیط اجتماعی و مسائل و مشکلات آنان و نیز شناخت و تعامل بیشتر با سایر افراد کمک میکنند. رسانههای محلی مبتنی بر منابع درون محلی بوده و در خدمت نیازهای محلی هستند؛ به عبارت دیگر از نظر مبدأ انتشار و محتوای رسانه، محلی و بومی بودن مهمترین مؤلفه آنها به شمار رفته و هدف اصلی آنها تأمین اطلاعات و پیامهای مورد نیاز برای مخاطبان عمدتاً محلی است(صفری و جعفری، 1400: 136و 132). از این رو میتوان گفت که رسانههای محلی زمینهساز و تسهیلکننده مشارکت فعال اجتماعی هستند که در کانون حکمرانی مردمی و محلی قرار دارد.
سه خصیصه کلیدی معرف رسانههای محلی است که بدون توجه به اینکه در کدام کشور قرار دارند، به طور کلی و جهانی قابل طرح هستند:
مک کوایل و ون کیلونبورگ دو چارچوب هنجاری متفاوت را درباره تنوع رسانهای مطرح میکنند: گشودگی و بازتاب؛ گشودگی یعنی این که یک رسانه به طور یکسان، دسترسی برابری را برای همه مردم و همه عقاید در جامعه فراهم کند و بازتاب بر این پرسش دلالت دارد که آیا رسانهها مردم جامعه را به همان گونه و به همان وضعیت رجحانها، قوم، فرهنگ، عقاید، وفاداریها یا سایر مشخصههایی که دارند، بازتاب میدهند؟(کوثری و آذری، 1394: 9)
نکته بسیار مهم در حکمرانی مردمی توجه به ماهیت در حال تغییر رسانههای محلی در دهههای اخیر است؛ رسانههای قدیمی در حال کوچکسازی و بستن دفاتر محلی هستند و انواع جدیدی از رسانههای محلی در همه پلتفرمها مانند هفته نامههای چاپی رایگان، سایتهای خبری آنلاین محلی و رادیو اجتماع محلی در حال توسعه و گسترش هستند. همزمان، فیس بوک و بسیاری از شبکههای اجتماعی دیگر به یک پلتفرم عمومی تبدیل شده است تا مردم بتوانند از طریق این شبکههای اجتماعی و پیوندها به خروجی رسانهها، با اجتماع محلی خود به روز بمانند( Nygren, 2019).
سیاست رسانهای
سیاستگذاری رسانهای یک عنصر اولیه در شکل دهی به مسیر رسانهها و نیز دورنمایی از شکلدهی رسانه به محیط بشری است(روشندل اربطانی و لبافی، 1391: 132).
سیاستگذاری رسانهای به توسعه اهداف و هنجارهایی اشاره دارد که رفتار ساختارهای سیستمهای رسانهای را شکل میدهند(حیدری و دیگران، 1398: 12 و 13)؛ به عبارت دیگر سیاست رسانهای در وهله اول و در قدم نخست، توسط تعدادی از سازههای نظری هنجاری راهنما، شکل میگیرد(تمامی آن چیزهایی که موضوع تفاسیر متباعد و مختلف هستند). این سازهها، پشتوانههای نظری برای توسعهی معیارهای مبنایی جهت تعیین و شناساییِ عملکرد نظامهای رسانهای و همچنین اتخاذ سیاستهایی که عملکرد نظام را تسهیل نماید، فراهم میآورد(Donsbach,2008: 2969-2971).
سیاست رسانهای و ارتباطی، ضمن آن که به راهبردهای کلی که بر هدایت کلان رسانهها در نیل به اهداف مشخص یک نظام حاکم نظر دارد، بایدها و نبایدها و نحوهی تخصیص منابع در حوزهی رسانهها و ارتباطات (مالکیت سازمان، قانونگذاری، محتوا، توزیع، دسترسی و...) را هدایت میکند(چان،1994،سیون و مککوایل،1986،پریستوآ،1993: به نقل از منتظر قائم،1384).
طبیعتاً این راهبری، هدفگذاری و وضع هنجارها(باید و نبایدها)، از ایدئولوژیهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یک کشور و ارزشهایی که زیربنای آن را تشکیل میدهد، ناشی میشود و حکمرانان میکوشند این ارزشها را در دستور کار رسانه قرار دهد(روشندل اربطانی، 1394: 482).
نکته قابل توجه در نسبت با مسأله حکمرانی مردمی و نقش رسانهها در آن، در نظر گرفتن نسبت سیاست رسانهای با مسأله توسعه و پیشرفت در قرن اخیر است؛ این که سیاستگذاری رسانهای همزمان با رشد و تحول رسانههای جمعی و اجتماعی همبسته برنامههای توسعهای بوده است. به همین علت به موازات تغییر پارادایمهای توسعه، نگرش برنامه ریزی ارتباطی و رسانهای هم دچار تغییر شده است. آنچنان که در استراتژیهای جدید توسعه تأکید بر خودنمایی هویت فردی و فرهنگی هر شهروند است و شرایطی پدید میآید که به وسیله آن بخشهای مختلف جامعه در نظام ارتباطی دوسویه دارای کنش متقابل با یکدیگرند. این کنش، به طور منطقهای و محلی از طریق ارتباط افقی در متن آن جامعه، علنی و آشکار میشود برخلاف استراتژیهای پیشین توسعه که در بخش سیاسی هدف ارتباط یک سویه بین نخبگان سیاسی و عامه مردم بود و به دلیل نبود جریان دوسویه اطلاعات، برنامه ریزی توسعه غالباً مورد حمایت مردم نبود و نگرش منفی به آنها وجود داشت. مشارکت سیاسی و اعتماد، وقتی امکان پذیر میشود که نظام ارتباطی و رسانهای و سیاستگذاری آن، غیرمتمرکز باشد و گفتگو بین مراجع اقتدار و مردم در سطح ملی، منطقهای و محلی امکانپذیر شود.(کلانتری و دیگران، 1392)
روششناسی
این پژوهش رویکردی توصیفی و تحلیلی را دنبال میکند و روش مورد استفاده در آن از نوع اسنادی است. روش اسنادی روشی کیفی است که پژوهشگر تلاش میکند تا با استفاده نظاممند و منظم از دادههای اسنادی به کشف، استخراج، طبقهبندی و ارزیابی مطالب مرتبط با موضوع پژوهش خود اقدام نماید(صادقی فسایی و عرفانمنش، 1394: 69). روشهای اسنادی در زمره روشها یا سنجههای غیرمزاحم و غیر واکنشی به شمار میآید. چه این که برخلاف مصاحبه و مشاهده مشارکتی، افراد مورد مطالعه از این که مورد مطالعه یا مشاهده قرار دارند، آگاه نیستند و بنابراین هیچ واکنشی به فعالیتهای تحقیقی محقق ندارند... اسناد و مدارک هم به همه نوشتههایی گفته میشود که انسانها از خود برجای گذاشتهاند؛ مانند قراردادها، نامهها، یادداشتهای روزانه، اسناد دولتی، دادههای سرشماری و... رسانهها و تولیدات رسانهای نیز میتوانند جزء اسناد و مدارک محسوب شوند(محمدپور، 1400: 170 و 174).
اسکات در گزینش و نمونهگیری چهار معیار اصالت، اعتبار، نمایا بودن و معنا را برای داوری کیفیت اسناد معرفی میکند(فلیک، 1390: 278). در روش اسنادی، اکثر نمونهگیریها به شیوه هدفمند و تعمدی انجام میشود. «نمونه تعمدی به معنی انتخاب مواردی از یک نوع خاص است»(بلیکی، 1397: 266).
نمونهگیری در گزینش اسناد سیاستی فرادستی(اعم از قوانین، سندهای راهبردی، سیاستها، مصوبههای کلان و...) و محتوای آنها در این پژوهش با این شیوه انجام شده است؛ به این صورت که محتوای اسناد فرادستی حوزه رسانه و به طور خاص قوانین توسعه بعد از انقلاب اسلامی از حیث توجه به رسانههای محلی و کیفیت پرداختن به جایگاه و نقش آنها در حکمرانی مردمی انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفت.
«هرمطالعه اسنادی نیازمند تعیین واژگان کلیدی است که دامنه محتوایی آن، با توجه به گستره، محورهای موضوع تحقیق و عمق مطالعه، متغیر است. واژگان کلیدی به مثابه راهنمایی هستند که پژوهشگر را در رویارویی با منابع به سمت مطالعه هدفمند و مرتبط جهت میدهد»(صادقی فسایی و عرفانمنش، 1394: 74). از آنجا که در اسناد موجود، غالباً به مسئله رسانههای محلی، رسانه مردمی و حکمرانی مردمی و محلی به طور مستقیم پرداخته نشده بود، تلاش شد تا با واکاوی واژگان کلیدی مرتبط مانند رسانه، ارتباط جمعی، صدا و سیما، تلویزیون، رادیو، مطبوعات، فضای مجازی، مشارکت اجتماعی مردمی، گزینش محتوای مرتبط از اسناد فرادستی انجام شده و توصیف و تحلیل آن انجام شود.
مورد کاوی؛
یافتهها
پس از بررسیهای گسترده قوانین و سیاستهای موجود در ایران، نه تنها پژوهشگر با قانون و سیاست خاص و منسجمی در حوزه رسانههای محلی مواجه نشد، بلکه همان طور که پیش از این نیز اشاره شد، اسناد(قوانین و سیاستهای) موجود نیز کمترین ارتباط را با حوزه رسانههای محلی و حکمرانی مردمی برقرار نمودهاند.
در مجموع اسناد انتخاب شده برای مطالعه و تحلیل در پژوهش حاضر موارد ذیل را دربرمیگیرند که تلاش شده در قالب یک جدول، گزارههای مرتبط با حوزه رسانهها به ویژه رسانههای محلی و حکمرانی مردمی متناظر با هر قانون یا سیاست ارائه شده و مفهوم محوری آن برای توصیف و تحلیل پایانی استخراج شود.
ردیف |
سیاست |
گزارههای مرتبط |
مفهوم محوری |
1 |
بند دوم اصل سوم قانون اساسی |
بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر |
افزایش آگاهی مردم در همه زمینهها با استفاده صحیح از رسانهها |
2 |
اصل پانزدهم قانون اساسی |
....استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. |
امکان کاربرد زبان های محلی در رسانهها در کنار زبان فارسی |
3 |
اصل بیست و چهارم قانون اساسی |
نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. |
آزادی مطبوعات با شرط عدم اخلال در مبانی اسلام و حقوق عمومی |
4 |
قانون برنامه اول توسعه |
افزایش کمی و کیفی تولید و پخش برنامهها و افزایش پوشش جمعیتی و جغرافیایی صدا و سیما در راستای تأمین نیازهای برنامه توسعه بهویژه در زمینه آموزشهای مستقیم و توجه بیشتر به جمعیت در سن تحصیل و نیازهای محلی و منطقهای |
گسترش پوشش جغرافیایی برنامههای صدا و سیما توجه به نیازهای محلی و منطقهای در تولید برنامه |
5 |
قانون برنامه دوم توسعه |
گسترش و بهبود پوشش شبکههای صدا و سیما، توسعه وسایل ارتباط جمعی اعم ازمکتوب و سمعی و بصری، خرید حق امتیاز پخشبرنامههای مناسب خارجی و افزایش کمی و بهبود کیفی برنامههای رادیو تلویزیونی به گونهای که جذب جوانان به فرهنگ بیگانه را به حداقل برساند. |
افزایش کمی و کیفی برنامهها و پوشش جغرافیایی آن با هدف کاهش جذب جوانان به فرهنگ بیگانه |
6 |
قانون برنامه سوم توسعه ماده 167 17/01/1379 |
جهتدهی رسانهها به سمت سالمسازی فضای عمومی در جهت رشد آگاهیها وفضایل اخلاقی و اطلاعرسانی صحیح و تحقق سیاستهای کلی برنامه سوم توسعه کشور |
افزایش آگاهی مردم رشد فضایل اخلاقی مردم اطلاع رسانی صحیح به مردم آگاهی دادن در راستای تحقق سیاست های توسعه |
7 |
قانون برنامه سوم توسعه(بند الف ماده 167) 17/01/1379 |
سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران موظف است.... با تأیید سازمان برنامه و بودجه جهت متناسبسازی شبکههای جدید استانی ملی و فراملی (بینالمللی خبر) و تکمیل پوشش جمعیتی وجغرافیایی شبکهها و بکارگیری فنآوریهای نو در تولید و پخش اقدام کند. |
متناسب سازی شبکههای جدید استانی تکمیل پوشش جغرافیایی |
8 |
قانون برنامه سوم توسعه(بند ج ماده 167) 17/01/1379 |
آن دسته از دستگاههای اجرائی که تحقق وظایف آنها مستلزم مشارکت فکری و عملی قشر وسیعی از افراد جامعه است میتوانند برنامههایخاص رادیویی و تلویزیونی تهیه و در چارچوب ضوابط سازمان صدا و سیما برای پخش در زمان مناسب اقدام کنند. |
تولید برنامههای تلویزیونی و رادیویی به منظور جلب مشارکت فکری و عملی مردم در تحقق وظایف دستگاههای اجرایی |
9 |
قانون برنامه چهارم توسعه(بند الف ماده 104) |
الف - اصلاح قوانین و مقررات برای رفع موانع انحصاری، تقویت رقابتپذیری وفراهمسازی زمینههای بسط مشارکت مردم، نهادهای غیردولتی، صنفی و حرفهای در |
رفع موانع انحصاری، تقویت رقابت پذیری و ایجاد زمینه بسط مشارکت مردمی در امور فرهنگی و هنری با اصلاح قوانین و مقررات |
10 |
قانون برنامه چهارم توسعه(بند ط ماده 104) |
ط - انجام حمایتهای لازم از اشخاص حقیقی و حقوقی که در چارچوب مقرراتمصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی در توسعه فضاهای مجازی فرهنگی، هنری ومطبوعاتی در محیطهای رایانهای و اینترنتی فعالیت میکنند..... |
حمایت از اشخاص حقوقی در توسعه فضاهای مجازی فرهنگی هنری و مطبوعاتی |
11 |
قانون برنامه چهارم توسعه(بند ه ماده 109) |
تقویت تعامل فرهنگها و زبانهای بومی با فرهنگ و میراث معنوی ملی ومعرفی وجوه گوناگون فرهنگ بومی در سطح ملی با رویکرد تحکیم وحدت ملی به ویژهدر نظام آموزشی کشور، رسانهها و تولید محصولات فرهنگی و هنری. |
تقویت تعامل فرهنگها و زبانهای بومی با فرهنگ و میراث ملی در رسانهها (نسبتیابی و پیوند میان فرهنگهای بومی و ملی) |
12 |
قانون برنامه پنجم توسعه(بند ج ماده 3) |
3. به منظور تعمیق ارزشهای اسلامی، باورهای دینی و اعتلای معرفت دینی و تقویت هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و روحیه کار جمعی، ابتکار، ترویج فرهنگ مقاومت و ایثار، تبلیغ ارزشهای اسلامی و انقلاب اسلامی و گسترش خط و زبان فارسی، دولت مکلف است حمایتهای لازم را از بخش غیردولتی اعم از حقیقی و حقوقی در موارد زیر به عمل آورد: ج. توسعه تولیدات و فعالیتهای رسانهای، فرهنگی و هنری دیجیتال و نرمافزارهای چند رسانهای و نیز حضور فعال و تأثیرگذار در فضای مجازی |
حمایت از بخش غیردولتی در توسعه فعالیتهای رسانهای و حضور فعال و اثرگذار در فضای مجازی برای تعمیق معرفت دینی، تقویت ارزشها و هنجارهای فرهنگ ایرانی اسلامی و انقلاب اسلامی و گسترش زبان فارسی. |
13 |
قانون برنامه پنجم توسعه(بند د ماده 3) |
توسعه و راهاندازی مؤسسات، هیأتها و تشکلهای فرهنگی، هنری، رسانهای، دینی و قرآنی |
حمایت از بخش غیر دولتی در ایجاد مؤسسات و تشکلهای رسانهای |
14 |
قانون برنامه ششم توسعه (بند ب ماده 92) |
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما و سایر دستگاههای ذیربط مکلفند با رعایت سیاستهای کلی و قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسی فهرست مجوزها و تصدیگری فرهنگی و هنری با رعایت موازین شرعی قابل واگذاری به بخش خصوصی و تعاونی و سازمانهای مردمنهاد را که تا پایان سال اول اجرای قانون برنامه تعیین میشود در طول سالهای اجرای قانون برنامه واگذار نمایند. |
تلاش در خصوصی سازی حوزه فرهنگی و هنری با استناد به اصل 44 قانون اساسی به ویژه از سوی صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
15 |
لایحه قانون برنامه هفتم توسعه(بند الحاقی ذیل ماده 75)
|
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است با همکاری قرارگاه بازسازی بقیه الله (قرب)، ظرف یکسال از لازم الاجرا شدن این قانون، آیین نامه اجرائی حمایت و پشتیبانی از مردمی سازی فرهنگ و جریان حلقههای میانی مروج گفتمان انقلاب اسلامی را در حوزههایی همچون نهضتهای قرآنی، خانواده، بانوان، عفاف و حجاب، فضای مجازی و تولید محتوای رسانهای، نوشتافزار ایرانی اسلامی، مطالبهگری پیشرفت و عدالت، جنبش نرمافزاری، فعالیتهای مردمی ورزشی، تربیتی و سبک زندگی سالم تهیه نموده و به تصویب هیأت وزیران برساند. |
حمایت و پشتیبانی از مردمی سازی فرهنگ و جریان حلقه های میانی مروج گفتمان انقلاب اسلامی در تولید محتوای رسانهای و فضای مجازی |
16 |
ماده 2 قانون مطبوعات 1379.1.30 |
ماده 2. رسالتی که مطبوعات در نظام جمهوری اسلامی بر عهده دارد..... الف. روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم در یک یا چند زمینه مورد اشاره در ماده 1. |
روشن ساختن افکار عمومی افزایش دانش مردم تلاش برای نفی مرزبندیهای کاذب نژادی، زبانی و محلی/ وحدت افزایی مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماری ترویج فرهنگ اصیل اسلامی گسترش فضایل اخلاقی |
17 |
ماده 3 قانون مطبوعات 1379.1.30 |
ماده 3 - مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده، پیشنهادها، توضیحات مردم و مسئولین را با رعایت موازین اسلامی و مصالح جامعه درج وبه اطلاع عموم برسانند. |
حق مطبوعات در انتقال نظرات و انتقادات سازنده مردم و مسئولین |
18 |
ماده 7 نظام جامع رسانه های همگانی (05/04/1391) |
هر شخص حقیقی یا حقوقی دارای تابعیت جمهوری اسلامی ایران میتواند با سرمایه ایرانی و رعایت مقررات این قانون حسب مورد، پس از تأیید هیئت نظارت بر رسانهها و اخذ پروانه فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رسانه ایجاد کند. |
امکان ایجاد رسانه از سوی مردم(شخص حقیقی یا حقوقی دارای تابعیت ایرانی) با سرمایه ایرانی و اخذ پروانه فعالیت از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
19 |
ماده 36 نظام جامع رسانههای همگانی (05/04/1391) |
هر شهروند حق دارد درباره موضوعات مختلف، محتوای رسانهای تولید و جهت انتشار در اختیار رسانهها قرار دهد، مشروط بر این که مخالف مبانی اسلام، قانون اساسی و حقوق عمومی نباشد و انتشار آن بر اساس این قانون مجاز باشد. |
امکان تولید محتوای رسانهای در موضوعات از سوی شهروندان و انتشار در رسانهها مشروط بر عدم مخالفت با اسلام، قانون اساسی و حقوق عمومی |
20 |
تصویب نامه در خصوص تأسیس انجمن صنفی سراسری اشخاص حقیقی پدیدآورنده آثار فرهنگی و هنری و شاغلان بخش فرهنگ و هنر و رسانه در رسته تخصصی 22/08/1398 |
تأمین امنیت شغلی شاغلان مشاغل فرهنگی و هنری و رسانهای و تسهیل فعالیت صنفی و حرفهای در این حوزه |
تأمین امنیت شغلی مشاغل رسانهای و تسهیل فعالیت صنفی و حرفهای در حوزه رسانه |
21 |
مصوبه شورای عالی فضای مجازی در خصوص صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی(بند4 ماده 3/سیاستهای کلان) 23/04/1400 |
تشویق، ساماندهی و مشارکت محوری بخش غیردولتی فعال در ارایه محتوا و خدمات سالم، مفید و ایمن ویژه خردسالان، کودکان و نوجوانان و پیشگیری از ارایه محتوا و خدمات مضر به آنها |
تشویق، ساماندهی و مشارکت افزایی بخش غیر دولتی فعال در ارائه محتوا و خدمات سالم، مفید و ایمان خردسالان، کودکان و نوجوان در فضای مجازی |
22 |
مصوبه شورای عالی فضای مجازی در خصوص صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی(بند 8 ماده 3/سیاستهای کلان) 23/04/1400 |
ساماندهی و مشارکتِ محوری بخش غیردولتی و استفاده از ظرفیت نوجوانان در تولید و توزیع خدمات و محتوای سالم با ایجاد مشوقهای لازم و جلوگیری از انحصار |
ایجاد مشوقهای لازم در بهرهگیری از ظرفیت نوجوانان در تولید و توزیع خدمات و محتوای سالم در فضای مجازی |
|
مصوبه سیاستهای راهبردی رسانهای در شرایط بحرانهای طبیعی مثل شرایط ظهور ویروس فراگیر کرونا(الزام 1 از راهبرد 8) 28/07/1400 |
بروزرسانی و توسعه مسیرهای تعامل با مردم، از طریق افراد دارای تجربه و تخصص نسبت به بهبود شرایط مردم |
توسعه راههای تعامل با مردم |
23 |
مصوبه سیاستهای راهبردی رسانهای در شرایط بحرانهای طبیعی مثل شرایط ظهور ویروس فراگیر کرونا(راهبرد 5) 28/07/1400 |
همافزایی کلیه قابلیتها برای دریافت، پالایش و عرضه تقاضاها و پاسخگویی به پرسش های جدی جامعه در شرایط بحران |
همافزایی قابلیتها برای فهم و عرضه تقاضاها و پاسخگویی به پرسشهای جامعه در شرایط بحران |
24 |
هدف کلان 15 سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی (11/05/1401) |
مردمیسازی و ارتقای مشارکت اجتماعی در تولید، توزیع، حفاظت، صیانت از محتوا و خدمات اوقات فراغت و سرگرمی فضای مجازی |
افزایش مشارکت مردمی در تولید، توزیع، حفاظت، صیانت از محتوا و خدمات اوقات فراغت و سرگرمی فضای مجازی |
25 |
ردیف 34 از اقدامات کلان سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی (11/05/1401) |
طرح ارتقای ظرفیت مشارکتهای مردمی و تشکلنهاد در فضای مجازی |
ارتقای ظرفیت مشارکتهای مردمی و تشکلنهاد در فضای مجازی |
26 |
بند 3 از تبصره 4 (خطوط راهنما در تدوین طرح اقدامات) سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی (11/05/1401) |
4-3. رویکرد مشارکتی و مردمی سازی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای بخش خصوص و عمومی |
استفاده حداکثری از ظرفیتهای مردمی در تدوین طرح اقدامات ساماندهی فضای مجازی از سوی نهادها ذی ربط |
با مرور اسناد و سیاستهای موجود در ارتباط با حوزه رسانه، میتوان دریافت که به طور کلی رسانههای محلی به ویژه در نسبت با تسهیل و تقویت حکمرانی مردمی و محلی، در سیاستهای رسانهای بازتاب صریح و دقیقی نداشتهاند و در هیچ یک از اسناد و قوانین موجود تبیین جامع و روشنی از رسانههای محلی و سیاستها و رویههای اجرایی آن ارائه نشده است. در عین حال با توجه به مضامین و مفاهیم به دست آمده از مطالعه سیاستها و قوانین مذکور، به طور کلی کیفیت اهتمام به مسئله رسانه و حکمرانی مردمی و محلی را میتوان در قالب مقولات و محورهای ذیل خلاصه نمود:
شکل1. ابعاد نسبت رسانه و حکمرانی مردمی در سیاستهای فرادستی
آگاهی بخشی و معرفت افزایی مردم از طریق رسانه
مشارکتافزایی مردم و تسهیل فعالیت مردمی در حوزه رسانه
بسط پوشش جغرافیای متنوع فرهنگی و محلی
محور اول(آگاهی بخشی و معرفت افزایی مردم) به نوعی به مفاد بند دوم از اصل سوم قانون اساسی، ماده 167 قانون برنامه سوم توسعه و ماده 3 قانون برنامه پنجم و همچنین ماده 2 قانون مطبوعات اشاره دارد؛ مسئلهای که تحت عنوان رسالت مطبوعات در نظام جمهوری اسلامی در قانون مطبوعات مصوب سال 1379 مورد توجه قرار گرفته است، اما آنچه که بند ج ماده 3 قانون برنامه پنجم توسعه را از سایر قوانین و اسناد در توجه به مسئله آگاهی بخشی متمایز میکند، برجسته کردن بخش غیردولتی و حمایت از آن در توسعه فعالیتهای رسانهای و حضور فعال و اثرگذار در فضای مجازی برای تعمیق معرفت دینی، تقویت ارزشها و هنجارهای فرهنگ ایرانی اسلامی و انقلاب اسلامی و گسترش زبان فارسی است. حال آن که در سایر موارد تمرکز بر رسانههای رسمی و دولتی و به طور خاص صدا و سیما بوده است. همچنین آگاهی بخشی مردم در راستای پیشبرد سیاستهای توسعه در قوانین برنامه توسعه خاصه قانون برنامه سوم توسعه مورد تأکید قرار گرفته است اما در عین حال این اهتمام در نسبت با مجموع برنامههای توسعه از سال 1368 تاکنون بسیار حداقلی و کلی بوده و رویههای آن مبهم است. اهمیت آگاهی بخشی به عنوان محور اول از آن روست که همان طور که در ادبیات بحث اشاره شد، از گامهای اولیه مردمیسازی حکمرانی است.
مقوله دوم احصا شده، «مشارکت افزایی مردم و تسهیل فعالیت مردمی در حوزه رسانه« است که تحقق آن شرط اصلی حکمرانی مردمی است؛ از این رو برخی مواد و بندهای قوانین و سیاستهای فوقالذکر ناظر به رفع موانع این مشارکت و اصلاح قوانین و مقررات، صورتبندی شدهاند[4] و یا حمایت از بخش غیر دولتی، اشخاص حقیقی و در کل خصوصیسازی را در توسعه فعالیتهای رسانهای و ایجاد موسسات و تشکلهای رسانهای مورد توجه قرار دادهاند[5] و همچنین بر تأمین امنیت شغلی مشاغل رسانهای و تسهیل فعالیت صنفی و حرفهای در حوزه رسانه تأکید شده است[6] که در نهایت، شفافیت هر چه بیشتر و اجرای صحیح همه این موارد میتواند ارتقای مشارکت مردم(مردمیسازی) را در تولید و توزیع محتوای رسانهای به ویژه در فضای مجازی را به دنبال داشته باشد؛ مسئلهای که مورد اهتمام سند راهبردی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی بوده است. در این میان جلب مشارکت فکری و عملی مردم در تحقق وظایف دستگاههای اجرایی از رهگذر تولید برنامههای رادیویی و تلویزیونی از سوی این دستگاهها به عنوان یکی از زمینههای فعال شدن مشارکت مردمی حائز توجه است.[7]
«بسط پوشش جغرافیای متنوع فرهنگی و محلی» به عنوان مقوله سوم به دست آمده از مضامین گزارههای مرتبط قوانین و سیاستها، به گسترش و تکمیل پوشش جغرافیایی شبکهها و برنامههای صدا و سیما ناظر به حوزههای متنوع جغرافیای فرهنگی کشور ایران، اهتمام به شبکههای استانی، نسبتیابی و پیوند میان فرهنگهای بومی و ملی، فراهم شدن امکان کاربرد زبانهای بومی و محلی در رسانهها در کنار زبان فارسی و از همه مهمتر توجه به نیازهای محلی و منطقهای در تولیدات رسانهای اشاره دارد. اما این مسئله به طور غالب در نسبت با رسانه ملی(صدا و سیما) دیده شده و همچنان رسانههای محلی با استقلال نسبی که مبتنی بر منابع درون محلی بوده و در خدمت مسائل و نیازهای محلی هستند و نقش جدی در تسهیل کنشگری و مشارکت اجتماعهای محلی ایفا میکنند، مغفول واقع شدهاند.
مقوله چهارم نیز ناظر به ارتباطات و تعامل حاکمیت و مردم است که رسانههای مختلف میتوانند بستر مهمی در شفافسازی این ارتباط و تقویت این تعامل از طریق روشنگری، به اشتراکگذاری نظرات، ایدهها، انتقادات سازنده و... مردم و مسئولین بوده و فهم و عرضه تقاضاها و پاسخگویی به پرسشهای جامعه در شرایط بحرانی را میسر کنند. ضمن آن که بروزرسانی و تعمیق این راههای ارتباطی میتواند در رشد اعتماد، مشارکت اجتماعی و متعقاباً افزایش سرمایه اجتماعی نظام اسلامی بسیار مؤثر باشد.
نتیجهگیری و پیشنهادها
نظر به جایگاه و نقش محوری رسانههای محلی در تسهیل، تسریع و تقویت حکمرانی مردمی به ویژه در جوامع ، پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی بازتاب رسانههای محلی در نسبت با حکمرانی مردمی در سیاستهای فرادستی رسانهای نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخت. مطالعه سیاستهای فرادستی موجود با روش اسنادی، نه تنها خلأ اهتمام جدی به توسعه رسانههای محلی را آشکار نمود بلکه ابهام و فقدان ساز و کار و رویه روشن برای رصد، جذب، رشد و توانمندسازی و در ادامه شبکهسازی و متشکل سازی ظرفیتهای مردمی و محلی و کنشگری رسانهای ایشان در سطوح محلی و ملی را مشخص ساخت؛ به بیان دیگر علی رغم تأکید برخی سیاستها بر ارتقای ظرفیتهای مشارکت مردمی در فضای مجازی، کیفیت این مشارکت و نحوه ارتقای آن به درستی تعریف نشده است و از طرفی همچنان جای خالی رسانههای محلی(در قالبهای مختلف رسانهای) در سیاستگذاریهای رسانهای در کشور به منظور تسهیل مشارکت مردم، تقویت سرمایه اجتماعی و متعقاباً ایجاد زمینه حکمرانی موفق مردمی احساس میشود.
شاید بتوان علل چنین مسئلهای را در رویکردها و رویههایی جستجو کرد که در سیاستهای فرادستی فرهنگی و رسانهای کشور پررنگ است؛ مواردی از قبیل «تمرکز گرایی حداکثری در سیاست های حوزه رسانه و مداخله حداکثری(نگاه دولتی در برابر نگاه مبتنی بر فعال کردن ظرفیتهای مردمی)»؛ چنانچه اشاره شد، عناصر و موضوعاتی، گذار به سوی حکمرانی اجتماع محلی را آسانتر میسازد. یکی از این موضوعات تمرکززدایی و تفویض اختیارات و منابع به سطوح پایین است. تمرکز زدایی از رسانه و فراهم نمودن امکان ایجاد رسانههای محلی با استقلال نسبی و امکان ارائه روایتهای متنوع بومی و محلی از سوی افراد محلی، توسعه سرمایه اجتماعی در جغرافیای متنوع فرهنگی ایران را رقم میزند.
همچنین «غلبه رویکرد سلبی و تنبیهی بر رویکرد ایجابی در گسترش و بسط رسانهها» و «کلی گویی و عدم تبیین دقیق روندهای اجرایی مشخص و متعقاباً عدم تخصیص اعتبارات مشخص برای اجرا» و....که خود موانعی جدی بر شکلگیری و رشد رسانههای محلی و تسهیل حکمرانی مردمی شایسته است.
در مجموع در کنار خلأها و ضعفهای مذکور در اسناد سیاستی موجود، میتوان نقاط قوت سیاستهای مذکور را در اهتمام به مضامین و مفاهیمی در نسبت با حکمرانی مردمی دانست که در این پژوهش ذیل چهار مقوله آگاهی بخشی و معرفت افزایی مردم از طریق رسانه»، «مشارکت افزایی مردم و تسهیل فعالیت مردمی در حوزه رسانه»، «بسط پوشش جغرافیای متنوع فرهنگی و محلی» و «تعامل حاکمیت و مردم» دستهبندی و ارائه شدند.
فهرست منابع
ابوالحسنی، الهه(1391)، حکمرانی مردم سالارانه، فصلنامه سیاست، دوره 42، شماره 1، صص 19-1.
بلیکی، نورمن(1397)، طراحی پژوهشهای اجتماعی، ترجمه حسن چاوشیان، تهران: نشر نی.
توکلینیا، جمیله و شمسپویا، محمدکاظم (1396)، به سوی حکمروایی اجتماع محلی؛ کوششی در معرفی موضوعات و عرصههای کلیدی، موردپژوهی: محله درکه، فصلنامه آمایش محیط، دوره 10، شماره 37، صص 216-195.
شیرعلی، اسماعیل(1400)، مفهومشناسی مردمیسازی حکمرانی، فصلنامه حکمرانی متعالی، دوره 2، شماره 4، صص 30-11.
صادقی فسایی، سهیلا و عرفانمنش، ایمان(1394)، مبانی روششناختی پژوهش اسنادی در علوم اجتماعی؛ مورد مطالعه: تأثیرات مدرن شدن بر خانواده ایرانی، راهبرد فرهنگ، دوره 8، شماره 29، صص 91-61.
صفری، مرتضی و جعفری، مصطفی (1400)، رسانههای محلی و توسعه؛ مطالعه موردی استان زنجان، دوفصلنامه جامعهشناسی اقتصادی و توسعه، سال دهم، شماره اول، صص 159-131.
روشندل اربطانی، طاهر و لبافی، سمیه (1391)، تبیین عوامل مؤثر بر فرایند سیاستگذاری رسانهای در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، فصلنامه علمی رسانه، دوره 23، شماره 1، صص 148-131.
زرقانی، سیدهادی و احمدی، ابراهیم (1398)، حکمرانی خوب در دولتهای محلی: تمرکززدایی، فصلنامه دولت پژوهی، سال 5، شماره 19، صص 138-107.
کوثری، مسعود و آذری، سیدحسن (1394)، تنوع فرهنگی ایران و الزامات سیاستگذاری رسانهای (مطالعة موردی شبکههای استانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران)، فصلنامه علمی رسانه، دوره 26، شماره 98، صص 24-5.
رجبی، علی (1401). نقش رسانههای محلی در تحقق حکمرانی خوب شهری: تحلیل محتوای برنامههای شبکه پنج سیما در مورد شهر لواسان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران: دانشکده ارتباطات و رسانه.
کلانتری، عبدالحسین؛ روشنفکر، پیام و حسنی، حسین(1392)، تحلیـل سیاستهای رسانهای در ایران (از برنامههای عمرانی پیش از انقلاب تا پایان برنامه چهارم توسعه)، فصلنامه علمی رسانه، دوره 24، شماره 2، صص 30-5.
فلیک، اووه(1390)، درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشر نی.
منتظرقائم، مهدی(1384). سیاستهای دریافت برنامههای تلویزیونی ماهوارهای در کشورهای آسیایی: درسهای مقابله و بهرهوری برای ایران، نامهی علوم اجتماعی، شمارهی26، صص 96-65.
محمدپور، احمد (1400). ضد روش؛ زمینههای فلسفی و رویههای عملی در روششناسی کیفی، تهران: لوگوس.
میراحمدی، منصور(1402)، وقف و مشارکت در حکمرانی مردمی، پژوهشنامه مطالعات وقف و امور خیریه، دوره 1، شماره 1، صص 48-64.
Bevir, Mark. "governance". Encyclopedia Britannica, 22 Dec. 2021, https://www.britannica.com/topic/governance. Accessed 8 August 2023.
Darity, Jr. William (2008), International Encyclopedia of the Social Sciences, USA: Macmillan Social Science library.
Donsbach, Wolfgang (2008). The international encyclopedia of communication, New York: Blackwell publishing.
Gulyas, Agnes & Baines, David(2020), The Routledge companion to local media and journalism, New York: Routledge.
Nygren, Gunnar. (2019). Local media ecologies: Social media taking the lead. Nordicom Review, 40 (Special Issue 2): 51–67. doi:10.2478/nor-2019-0026.
Saito, Fumihiko (2008), Foundations for Local Governance: Decentralization in Comparative Perspective, Physica-Verlag Heidelberg.
|||
[1]. استادیار، گروه علوم اجتماعی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، ایران.
[2]. عناصر و موضوعاتی، گذار به سوی حکمرانی اجتماع محلی را آسانتر میسازد. یکی از این موضوعات تمرکززدایی و تفویض اختیارات و منابع به سطوح پایین است. اهمیت تمرکز زدایی به حدی است که برای نیل به توسعه، تنوع در ساختار حکومتی، تمرکززدایی و واگذاری اختیارات به سطوح پایینتر مطرح شده است(توکلینیا و شمسپویا، 1396: 201).
[3]. Community
[4]. مانند بند الف ماده 104 قانون برنامه چهارم توسعه
[5]. مانند بند ط ماده 104 قانون برنامه چهارم توسعه، بند د ماده 3 قانون برنامه پنجم توسعه، بند ب ماده 92 قانون برنامه ششم توسعه و... .
[6]. مانند تصویب نامه در خصوص تأسیس انجمن صنفی سراسری اشخاص حقیقی پدیدآورنده آثار فرهنگی و هنری و شاغلان بخش فرهنگ و هنر و رسانه در رسته تخصصی
[7]. بند ج ماده 167 قانون برنامه سوم توسعه