بر ضد تلقی اسطوره‌ای از عصر دیجیتال

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، گروه غرب‌شناسی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، تهران، ایران

چکیده

در این مقاله -که یکی از بخش‌های تحقیق فلسفی درباره عصر دیجیتال است- دیدگاهی را ارزیابی می‌کنم که ادعای «انقضای دوران فعلی» و «شروع انتقال به دورانی جدید» را نوعی تلقیِ اسطوره‌ای و نامستدل درباره وضع کنونی می‌داند.اگرچه در فضای فرهنگیِ ایرانِ امروز، به‌ندرت، شاهد انتشار اثر فکری و فلسفی جدی درباره فاوا (فناوری اطلاعات و ارتباطات) هستیم، اما گفته‌ها و نوشته‌های زیادی در اینجا و آنجا با این موضوع پراکنده شده و در برخی از آنها، واژگان دنیای اینترنت، جهان شبکه‌های اجتماعی، دنیای بازی‌های رایانه‌ای، عصر دیجیتال و... به‌کرّات بر زبان و قلم جاری می‌شوند. در این مجال، دیدگاهی را تقریر می‌کنم که معنای محصلی برای این تعابیر، فراتر از معنای اسطوره‌ای یا استعمال روزنامه‌ای نمی‌شناسد. این مخالفت در سه دسته تقریر می‌شود: 1. نقد اقتصاد سیاسی بر تلقی اسطوره‌ای از عصر دیجیتال. 2. نقد رویکرد تاریخ اطلاعات و 3. نقد اخلاق رایانه. دو گروه نخست، مبانی و لحن شبیه‌تری به یکدیگر در نقد اسطوره‌ی عصر دیجیتال داشته و گروه سوم، از سنت فلسفه اخلاق تحلیلی برآمده است. ناقدان معتقدند که در تحلیل فاواهای جدید، غلوّ و بزرگ‌نمایی رخ داده و چیزی منحصر به فرد در خصوص این فناوری وجود ندارد و در تلقی اسطوره‌ای از عصر دیجیتال، رابطه اندیشمند با تاریخ و سیاست گسسته شده است. در زبان فارسی، اثر پژوهشی در نقادی اصطلاح پرتکرار جهان دیجیتال یا عصر اینترنت به نگارش درنیامده است. متون انگلیسی‌زبان را در این موضوع می‌توان به سه دسته کلی تقسیم کرد: 1. غلو و مبالغه در کاربست واژه عصر یا جهان 2. مخالفت کلی با کاربست آن 3. دیدگاه میانه‌رو که با هر دوی اغراق در کاربرد و عدم التفات به تحول اساسی این عصر، مخالف است. این مقاله بازتاب دیدگاه دوم و سوم است.

کلیدواژه‌ها