تمدن سازی به مثابه اصلی ترین کارکرد نهاد اجتماعی خانواده

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

پژوهشگر، دانشگاه جامع امام حسین(ع)، تهران، ایران

چکیده

خانواده از قدیم‌الایام یکی از اصلی‌ترین نهادها در هر جامعه و فرهنگی بوده است و هیچ تمدن انسانی بدون وجود این نهاد شکل نگرفته است. در جامعه ایران نیز نهاد خانواده جایگاهی بی‌بدیل داشته و دارد اما در عصر حاضر به سبب تغییرات ارزشی و پیدایی نهادهای مدرن یا شیوه های جایگزین، نهاد خانواده و کارکردهایش دچار آسیب شدند که به تبع آن آسیب‌های متعددی بر جامعه بار شده است لذا ضروری است تا با بازاندیشی در کارکردهای اصلی این نهاد و برشمردن مسائل بار شده بر این کارکردها، به سمت حل آسیب‌های بوجود آمده در جامعه حرکت کرد؛ بر این اساس این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که کارکردهای اصلی و صورت‌بندی مسائل کارکردی نهاد خانواده چیست؟ روش اصلی این پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است که برای گردآوری داده‌ها از روش مصاحبه با کارشناسان و خبرگان این حوزه بهره برده است و برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مضمون(شبکه مضامین) استفاده شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد نهاد خانواده دارای کارکردهایی متعالی است که حاصل این کارکردها به اصلی‌ترین کارکرد نهاد خانواده یعنی تمدن سازی منجر می‌شود. مسائل کارکردی خانواده نیز در 7 محور مسئله زوجیت، مسائل و بحران‌های تربیتی، مسئله نظارت وکنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرمش و امنیت اخلاقی، مسئله کمیت جمعیت جمع‌بندی می‌شود که در مدلی مفهومی در صورت عدم اتخاذ راهکاری مناسب جهت کنترل این مسائل، منجر به فروپاشی خانواده و در نهایت فروپاشی جامعه و عدم شکل‌گیری تمدن انسانی می‌شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Civilization as the main function of the social institution of the family

نویسنده [English]

  • Mohamad Mohsen Haghighi
Researcher of Shahid Sadr Research Institute

 

 

تمدن‌سازی به مثابة اصلی‌ترین کارکرد نهاد اجتماعی خانواده

 

محمّدحسن حقیقی[1]

 

چکیده

شاپا چاپی: 8901 -2980

الکترونیکی: 1685 -2821

خانواده از قدیم‌الایام یکی از اصلی‌ترین نهادها در هر جامعه و فرهنگی بوده است و هیچ تمدن انسانی بدون وجود این نهاد شکل نگرفته است. در جامعه ایران نیز نهاد خانواده جایگاهی بی‌بدیل داشته و دارد اما در عصر حاضر به سبب تغییرات ارزشی و پیدایی نهادهای مدرن یا شیوه‌های جایگزین، نهاد خانواده و کارکردهایش دچار آسیب شدند که به تبع آن آسیب‌های متعددی بر جامعه بار شده است لذا ضروری است تا با بازاندیشی در کارکردهای اصلی این نهاد و برشمردن مسائل بار شده بر این کارکردها، به سمت حل آسیب‌های به وجود آمده در جامعه حرکت کرد؛ بر این اساس این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که کارکردهای اصلی و صورت‌بندی مسائل کارکردی نهاد خانواده چیست؟ روش اصلی این پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است که برای گردآوری داده‌ها از روش مصاحبه با کارشناسان و خبرگان این حوزه بهره برده است و برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل مضمون(شبکه مضامین) استفاده شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد نهاد خانواده دارای کارکردهایی متعالی است که حاصل این کارکردها به اصلی‌ترین کارکرد نهاد خانواده یعنی تمدن سازی منجر می‌شود. مسائل کارکردی خانواده نیز در 7 محور مسئله زوجیت، مسائل و بحران‌های تربیتی، مسئله نظارت و کنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرامش و امنیت اخلاقی، مسئله کمیت جمعیت جمع‌بندی می‌شود که در مدلی مفهومی در صورت عدم اتخاذ راهکاری مناسب جهت کنترل این مسائل، منجر به فروپاشی خانواده و در نهایت فروپاشی جامعه و عدم شکل‌گیری تمدن انسانی می‌شود.

استناد: حقیقی، محمّدحسن. تمدن‌سازی به مثابة اصلی‌ترین کارکرد نهاد اجتماعی خانواده، 9(3)، 166–131.

کلیدواژه‌‌ها: خانواده، کارکرد، کارکردهای اصلی، مسائل کارکردی، تمدن‌سازی

مقدمه و بیان مسئله

خانواده کوچک‌ترین واحد اجتماعی و اصلی‌ترین نهاد اجتماع می‌باشد. خانواده جایگاه مهمی از منظر اندیشمندان جهان به خصوص اندیشمندان علوم انسانی دارد و هرکدام از دیدگاه خود این نهاد را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. به لحاظ تاریخی، تمامی تاریخ‌نگاران معتقدند که خانواده کهن‏ترین گروهی است که به اقتضای نیاز طبیعی، عاطفی و اجتماعی بشر شکل گرفته و سابقه‏ای به در ازای سابقه زیست بشر بر روی زمین دارد( ابن‌خلدون، 1365، ج1، ص5). اسلام نیز برای خانواده قداست و منزلت خاصی قایل شده است؛ رسول گرامی اسلام آن را محبوب­ترین و عزیزترین بنا نزد خدای سبحان توصیف کرده و فرمود است: «مَا بُنِیَ فِی الْإِسْلَامِ‏ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیجِ؛ در منظر خداى متعال، هیچ نهادى در اسلام محبوب‌تر و عزیزتر از تشکیل خانواده بر پا نشده است»(نوری‌طبرسی، 1366، ج14، ص153). خانواده محوری از دیدگاه قرآن و روایات جزء شاخصه‌های فرهنگی جامعه مطلوب ذکر شده است(هاشمی‌مزرعه، 1388، ص5) و هیچ تمدن انسانی را نمی‌توان یافت که نهاد خانواده در آن نقشی مرکزی و محوری نداشته است(آرام، 1397، ص1).

در حال حاضر جامعه‌ی ایران با آسیب‌ها و مسائلی اجتماعی مواجه است از جمله افزایش نرخ طلاق، کاهش نرخ ازدواج، تغییر در الگوهای همسرگزینی و روابط بین دو جنس، شکاف نسل‌ها، مساله بدحجابی، روابط جنسی خارج از چارچوب، کاهش نرخ فرزندآوری، گسترش تعارضات نقشی زنان، شکل گیری انواع جدید خانواده و... که بیانگر بی‌ثباتی و اختلال خانواده در سطح گسترده است. با بررسی و مطالعه این آسیب‌ها و مسائل مشخص می‌شود که نظام کارکردی خانواده بر حسب فایده‌ای که به کل جامعه و یا اجزای دیگر آن می‌رساند، دچار مسئله شده است و اگرنهاد خانواده و کارکردهای اصلی آن به درستی عمل می‌کردند، جامعه با این مسائل و آسیب‌ها مواجه نبود. ثبات و استحکام نهاد خانواده در گرو تداوم کارکردهای فردی و اجتماعی آن و یا تغییر کارکردهای آن در شکل جایگزین شدن کارکردهای جدید به جای کارکردهای پیشین است؛ به طور کلی دو دسته از عوامل باعث تغییر کارکردهای یک نهاد اجتماعی می‌شوند: تغییرات ارزشی و پیدایی نهادها یا شیوه‌های جایگزین. در عصر حاضر و به دلایل مختلف از جمله تحول اجتماعی، صنعتی شدن، نوسازی و مدرنیسم و.... هم نظام ارزشی نهاد خانواده و هم ساختار، تشکیلات و کارکردهای خانواده در مواجهه با نهادها و شیوه‌های جایگزین دست‌خوش تغییراتی شده‌اند. به نظر می‌رسد پاره‌ای از تغییرات نهادی مانند انتقال بخشی از کارکرد جامعه‌پذیری و کارکردهای اقتصادی به عوامل خارج از خانواده مانند رسانه، مدرسه، محیط‌های کاری و... که به اقتضای زندگی شهری و تمدن صنعتی جدید بوجود آمده‌اند، واقعیت‌های ضروری و گریز ناپذیرند(بستان، 1389، صص232-231). اما کارکردهایی مانند تنظیم رفتار جنسی، تولید مثل، حمایت و مراقبت، جامعه‌پذیری، تربیت دینی... بعضا یا کلا به وسیله‌ی نهادهای دیگر یا شیوه‌های غیر نهادینه ایفا می‌شوند و از نقش خانواده در کنترل اجتماعی تا حدود زیادی کاسته شده است(بستان، 1389، صص232-231) و در تضاد با نظام ارزشی خانواده و غایت آن که حفظ جامعه است، می‌باشد که این موارد به صورت کلان نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه را با اختلال و آسیب مواجه کرده است و نیازمند توجه مجدد به کارکردهای اصلی نهاد خانواده و شناسایی مسائل کارکردی آن جهت جلوگیری از آسیب‌های جدی بعدی به جامعه می‌باشد.

این پژوهش با هدف تبیین کارکردهای اصلی و صورت‌بندی مسائل کارکردی نهاد خانواده با نگاهی به نظریه کارکردگرایی ساختاری پی‌ریزی شده است و برای دستیابی به این هدف، داده‌های لازم با استفاده از روش مصاحبه(خبره) با کارشناسان و سیاست‌گذاران این حوزه گردآوری و با روش کیفی تحلیل مضمون، داده‌های گردآوری شده تحلیل شده‌است و در نهایت در پی پاسخگویی به پرسش‌های ذیل می‌باشد:

سؤالات پژوهش

کارکردهای اصلی خانواده در جامعه ایران چیست؟

صورت‌بندی مسائل کارکردی خانواده چیست؟

 

بررسی پیشینه بحث

در موضوع «کارکردهای اصلی و مسائل کارکردی نهاد خانواده» بعد از جستجو در منابع داخل کشور و خارج از آن موارد ذیل که دارای مشابهت با موضوع پژوهش بودند در قالب جدول زیر دسته‌بندی شدند:

اهم کارکردها و مسائل ذکر شده

برای نهاد خانواده

روش

عنوان و مؤلف مقاله

کارکردها: توجه به هویت تاریخی، همبستگی، تعاون و تاب‌‌آوری اجتماعی، اصلاح خرده‌‌ فرهنگ‌ها و مواجهه با ضدفرهنگ‌‌ها در جامعه ایمانی و غیر ایمانی بوده

استقراء تام در قرآن و به روش تفسیر درون‌متنی و برون‌متنی

کارکردشناسی فرهنگی و تمدنی خانواده انگاری جامعه از دیدگاه قرآن کریم مقاله محمد مصطفی اسعدی

کارکردها: تنظیم رفتار جنسی، حمایت و مراقبت، عاطفه و همراهی، جامعه پذیری

اسنادی

رویکرد اسلام به چهار کارکرد            مهم خانواده

اسماعیل چراغی کوتیانی

مسائل: نتیجه‏ى حاصل از این مقایسه به طورمختصرآن است که بیش‏تر رویکردهاى انتقادىو گاه ‌افراطى فمینیسم، با رویکردهاى اسلامى ناسازگار است که ازجمله مى‏توان به تعارض این دو دیدگاه در زمینه‏هاى تولید مثل، مادرى کردن، جامعه‏پذیرى نقش‏هاى جنسیتى، الگوهاى رفتار جنسى، طرق ارضاى نیازهاى عاطفى، کارکردهاى اقتصادى و تربیت دینى در خانواده اشاره کرد.

اسنادی

نگرش اسلام و فمینیسم به کارکردهای نهاد خانواده

صالحه شریفی

کارکردها: تعلیم و تربیت، انتقال افکار و ارزش‏ها، تأمین نیازهاى مادى و معنوى و انتقال مفاهیم عمیق اخلاقى و اجتماعى

اسنادی، توصیفی-تحلیلی

کارکرد خانواده از دیدگاه روان شناسی با نگرش به منابع اسلامی

داود حسینی

کارکردها: در اندیشه غربی، تامین نیازی جنسی، جامعه پذیری از مهمترین کارکردهای خانواده است اما در اندیشه و الگوی اسلامی، تامین نیازی روحی و معنوی، تولید نسل و در عین حال تامین نیازی جنسی، تقویت و تکامل انسان‌ها و جلوگیری از هرج و مرج کارکرد خانواده در اسلام است.

اسنادی، توصیفی-تحلیلی

بررسی تطبیقی مفهوم و کارویژه‌های خانواده در الگوی اسلامی و غربی

شعیب رشیدی، سید حسام الدین حسینی، و موسی شهریاری

کارکردها: تعلیم و تربیت

تحلیل محتوا

اهمیت، نقش و کارکرد خانواده از دیدگاه اسلام و بررسی جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

ابراهیم نجفی، و حسین احمدی

مسائل: طلاق، تأثیر نوگرایی و مظاهر آن (به‌ویژه فردگرایی، صنعتی‌شدن، شهرنشینی) به عنوان ریشه اصلی تغییرات بنیادین خانواده معاصر، نقش حیاتی تحولات فرهنگی در روندهای طلاق.

ترکیبی (کیفی، نظری، کمی و تجربی)

چالش‌های خانوادۀ معاصر و نوگرایی با تأکید بر طلاق در فرآیند گذار جمعیتی

یعقوب فروتن

مسائل: مهم‌ترین مسائل آینده خانواده در ایران، بر محور ارزش‌ها و تغییرات ارزشی است

اسنادی- تاپسیس

شناسایی مسائل اساسی تحکیم خانواده در ایران (با تأکید بر تغییرات ارزشی در آینده)

رحیم کارگر

مسائل: رابطه بین فرآیند نوسازی و نگرش به طلاق و خیانت خانوادگی، رابطه بین فرآیند نوسازی و مصرف نمایشی

پیمایشی

فرآیند نوسازی بر ظهور مسائل جدید در خانواده

حسین نازک‌تبار

وجه تمایز این مقاله در مقابل پژوهش‌های مذکور: با بررسی ادبیات موجود بحث و پژوهش‌های صورت گرفته مشخص شد، اولاً رویکرد این پژوهش کلان و سیاست‌گذارانه است و سعی می‌کند از جزئی‌نگری پرهیز کند و کارکردها و مسائل کارکردی خانواده را در نسبتی کلان با جامعه و آینده آن تحلیل و بررسی کند و سعی کرده تا ضمن احصاء کارکردهای اصلی و مادر، مسائل کارکردی حادث شده بر این کارکردها را نیز تبیین و تحلیل کند و در رویکردی جدید، کارکردی منحصر به فرد را برای خانواده کشف کند. دوم اینکه پژوهش‌هایی که خانواده را با رویکردی کارکردی و مسئله شناسانه مورد پژوهش قرار داده‌اند، صرفاً با دیدگاهی جزءنگر یا بخشی با بهره‌گیری از روش‌های عمدتاً اسنادی و توصیفی-تحلیلی یک کارکرد یا یک مسئله خاص را در نسبت با خانواده مورد بررسی قرار داده‌اند. نکته آخر، این پژوهش برای دستیابی به هدفش با استفاده از روش کیفی هم در جمع آوری داده‌های اصلی تحقیق و هم در تحلیل(جهت نیل به مدلی نظری)، به کارشناسان و خبرگان حوزه خانواده با تخصص‌های مختلف از جمله دین‌شناسی، فرهنگ و رسانه، آموزش و پروش، تربیت و مدیریت مراجعه کرده تا با توجه به تجربه علمی و اجرایی این افراد، دانش ضمنی ایشان را استخراج و به دانش صریح و کاربردی تبدیل کند تا در نتایج این پژوهش متبلور شده و در دسترس پژوهشگران و تصمیم‌سازان قرار گیرد. که در هیچ پژوهشی این موضوع دیده نشده است.

قبل از پرداختن به چارچوب مفهومی و نظری بحث اشاره به این نکته ضروری است که در پژوهش‌های کیفی پرداختن به مفاهیم و مباحث نظری به منظور استخراج فرضیه و آزمون آن‌ها نیست بلکه در این نوع از پژوهش‌ها از مرور مفاهیم و نظریات به عنوان دانش زمینه‌ای استفاده می‌شود تا به‌وسیله آن اطلاعات و مشاهدات تحقیق مورد توجه قرارگیرد.(فلیک، 1387) هدف پژوهش کیفی آزمودن مفاهیم و نظریات نیست بلکه ساختن مفهوم و نظریه خرد جدید است و لذا استدلال‌های استفهامی و استقرایی بنیان کار کیفی را تشکیل می‌دهد و از استدلال قیاسی-فرضیه‌ای اجتناب می‌شود.(محمدپور، 1390، ص233) البته این موضوع بدان معنا نیست که در کارهای اکتشافی نیاز به دیدگاه‌های نظری نیست بلکه نظریه در تحقیق کیفی به شیوه‌ای خاص کاربرد دارد.

 

چارچوب مفهومی

خانواده در لغت به معنی خاندان، دودمان، تبار، اهل خانه و اهل‌البیت است(دهخدا، 1377، ص9438).از دیدگاه جامعه‌شناسی، خانواده را از جنبه‌های زیر می‌توان مورد بررسی قرار داد و تعریف کرد: « الف: ساخت و خصایص درونی خانواده، ب: کارکردهای خانوادگی(اساسی یا غیرقابل جایگزین، ثانوی یا علی‌البدل)، ج: نقش‌های هریک از اعضا، رفتارهای آنان، اشکال روابط و جلوه‌های همبستگی بین آنان، درجات وابستگی متقابل و استقلال افراد، د: مقام فرزند در خانواده و دیدی که درباب پرورش او وجود دارد، ﻫ : ثبات خانوادگی و علل بی‌ثباتی آن
و: خانواده و روابط آن با جامعه» (بیرو، 1380، ص131) ساروخانی در تعریف خود از خانواده این‌گونه بیان می‌دارد:«خانواده در زمره‌ی عمومی‌ترین سازمان‌های اجتماعی است و بر اساس ازدواج بین دست کم دو جنس مخالف شکل می‌گیرد و در آن مناسبات خونی واقعی یا اسناد یافته به چشم می‌خورد. به همراه این مناسبات شاهد پیوندهایی قراردادی مبتنی بر پذیرش فرزند نیز هستیم. خانواده معمولاً دارای نوعی اشتراک مکانی است» (ساروخانی، 1389، ص160) در تعریف خانواده در اسلام نیز می‌بایست به اهداف و تعالیمی که دین برای ازدواج و تشکیل خانواده قرار داده، توجه نمود. از دیدگاه اسلام با توجه به سطوح مختلف جامعه (فرد، خانواده، همسایگان، ملت، امت و...) خانواده مرکز ثقل جامعه اسلامى است.( چراغى کوتیانى، 1388، ص36 ) از دیدگاهی«خانواده اسلامی نهادی است که از پیوند ولایی زن و مرد در حضور خدا و با هدف رسیدن به آرامش تشکیل می شود و با تربیت ولایی فرزندان، سبب رشد فردی و تعالی جامعه می‌گردد.» (شاه‌آبادی، 1391، ص65) با بررسی آیات و روایات می‌توان 5 هدف اصلی برای تشکیل خانواده بیان کرد: 1. آرامش، انس و الفت فردی و اجتماعی(روم، 21؛ اعراف،189؛ کلینی، 1407ق، ج5، ص373، ح7؛ طبرسی، 1370، ج1، ص449، ح1541) ، 2.حفظ امنیت اخلاقی جامعه(زمانی، 1386، صص89-86)، 3.ادامه نسل بشری (موسوی همدانی، 1374، ج16، ص250) 4.انتشار آرمان توحید.»( ابن‌بابویه، 1413ق، ج3، ص382، ح4340؛ طبرسی، 1370، ج1، ص429، ح1454، کلینی، 1407ق، ج5، ص333، ح1)، 5.تربیت نسل صالح(تحریم،6؛ طه132). بر این اساس با توجه به موارد مذکور به نظر می‌رسد در تعریف خانواده می‌بایست هدف، ساختار، کارکرد، نقش، نوع رابطه بین زوجین و فرزندان را درنظر گرفت؛ بر این اساس خانواده در درجه‌ی اول یک نهاد اجتماعی[2] است با یک ساختار معین، و با اهداف متعالی مشخص، متشکل از نقش‌های متعدد اصلی وفرعی از جمله نقش پدری، مادری و فرزندی، پدربزرگی، مادربزرگی و... که هرکدام مسئولیت‌هایی را عهده دار می‌باشند. روابط اعضای این گروه در ابتدا بر اساس یک قرارداد حقوقی برقرار می‌شود و در ادامه بر مبنای عاطفه و محبت بین اعضا ادامه می‌یابد و در نهایت به رابطه‌ای ولایی برای رشد فردی و اجتماعی ختم می‌شود. این نهاد دارای کارکردهایی می‌باشد که در نهایت جامعه از آن منتفع می‌شود و اختلال در کارکردهای آن مشکلات و آسیب‌های متعددی را در جامعه بوجود می‌آورد.

در بررسی کارکردهای خانواده می‌بایست همچون دیگر امور و پدیده‌های اجتماعی، گذشته‌ی تاریخی و زمان و مکان آن‌را نیز در نظر گرفت. در زمان حاضر می‌توان دو نوع خانواده با دو نوع رویکرد متفاوت را تشخیص داد، خانواده‌ی سنتی با کارکردهای سنتی و خانواده‌ی غیر سنتی معاصر با وظایف و کارکردهای نوین. (تقوی،1374، ص60) همین که یک جامعه شروع به جایگزین کردن الگوی کشاورزی با الگوی صنعتی می‌کند، کارکردهای خانواده نیز دگرگون می‌شود و مهم‌ترین پیامد آن جانشینی خانواده‌ی هسته‌ای به جای خانواده‌ی گسترده می‌باشد.(کوئن، 1370، ص129) از این رو در گذشته خانواده وظایف گسترده و متنوعی را دارا بود مانند وظایف اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، درمانی، بهداشتی، دینی و حتی نظامی و نظایر آن که به تدریج برخی از این وظایف بر عهده‌ی دولت‌ها و حکومت‌ها نهاده شد.(آراسته‌خو، 1381، ص537) و همین که تولید اقتصادی از خانه به کارخانه انتقال می‌یابد، این ضرورت برای نهادهای آموزش رسمی پیش می‌آید که نقش بیشتری را در فراگرد اجتماعی شدن به عهده بگیرند.(کوئن، 1370، ص129) در جوامع صنعتی مدارس، مؤسسات اقتصادی، مذهبی و حکومتی بسیاری از کارکردهای خانواده را بر عهده گرفته است. بر این اساس امروزه دولت بیشتر کارکردهای حمایتی و حفاظتی خانواده را عهده دار شده است.(کافی، 1385، ص207)

پارسنز تحول اجتماعی و صنعتی شدن جامعه، پیدایش نهادهای جدید و عواملی از این قبیل را به عنوان عوامل عمده در تغییر وظایف خانواده معرفی کرده است و در تجزیه و تحلیل خود از کارکردهای خانواده به سه مورد زیر اشاره نموده است:

  1. کاهش اهمیت خانواده به عنوان یک نهاد اقتصادی و سیاسی، و در نتیجه افزایش نقش آن در زمینه اجتماعی کردن فرزندان، مسائل تربیتی آن‌ها و تقویت خانواده به عنوان پایگاهی حمایتی و عاطفی.
  2. از هم پاشیده شدن خانواده تا جائی که به روابط خویشاوندی مربوط می‌گردد؛ یعنی کاهش ارتباطات خویشاوندی در این نهاد، و در مقابل تقویت روابط در آن به عنوان یک نهاد هسته‌ای.
  3. رابطه زنان با جهان خصوصی خانواده، و در مقابل ارتباط مردان با جهان اقتصادی و سیاسی خانواده»(شیخی، 1380، ص45).

به عقیده‌ی آزاد ارمکی با وجود واگذاری برخی از کارکردهای خانواده به دیگر نهادهای اجتماعی ولی هنوز برای خانواده کارهای بسیاری باقی مانده است از جمله: تولید مثل، تربیت فرزندان، حمایت آموزشی و پرورشی، حمایت از پدران و مادران، مشارکت در ازدواج فرزندان، تقویت حس مشارکت، بروز علایق و آزادی و اعتماد اجتماعی، استراحت و رفع خستگی انسان امروز و تحقق فردیت اجتماعی(آزادارمکی، 1397، ص68).

با این وجود جامعه‌شناسان کارکردهای متعددی برای خانواده ذکر کردند که اختلال در هرکدامشان، سبب آسیب و اختلال در جامعه می‌شود، از جمله: 1. تولید مثل، 2.حمایت و مراقبت، 3.جامعه‌پذیری، 4. تنظیم رفتار جنسی، 5. عطوفت و همراهی و 6. تأمین پایگاه اجتماعی(بستان،1389، ص63) از دیگر کارکردهای خانواده باید به آموزش، تربیت دینی، تأمین پدر مشروع، کنترل اجتماعی، تامین نیازهای اقتصادی، انتقال کالاهای مادی، گذراندن اوقات فراغت، رشد و تثبیت شخصیت، استمرار تضادهای اجتماعی، استمرار فاصله‌ی طبقاتی و ایجاد تغییرات اجتماعی اشاره کرد(بستان،1389، صص64-63؛ کوئن، 1371، صص132-131؛ کافی، 1385، صص206-204). در اسلام نیز کارکردهای متعددی برای خانواده ذکر شده است که با کارکردهای مذکور اشتراک لفظی دارند اما اشتراک محتوایی ندارند از جمله: کسب آرامش، تأمین نیازهای روحی و معاشرت اجتماعی، ممانعت از هرج و مرج، تولد، تولید مثل و تأمین نیازجنسی، حمایت و مراقبت، عاطفه و همراهی، تربیت و جامعه‌پذیری (چراغی کوتیانی، ۱۳۸۸، ص1؛ حسینی، 1400، صص 13-11) با توجه به اهداف مذکور در تشکیل خانواده، اسلام در نهایت خانواده را محیطی اجتماعی برای تکامل انسان و جامعه و دستیابی به تمدنی انسانی در راستای هدف اصلی آفرینش یعنی عبودیت و بندگی می‌داند و کارکردهای خانواده را نیز در راستای این مسیر تبیین و تعریف می‌کند، درصورتی‌که بعد از انقلاب صنعتی ابتدا با رویکردهای ضد خانواده، زن را از محیط خانواده جدا نمود و فرد را متعلق به دولت و آزاد برای کار و نقش آفرینی اقتصادی دانست و منجر به فروپاشی خانواده و شکل‌گیری رویکردهای افراطی و فمینیستی نسبت به این رویکرد ضد خانواده شد که این رویکردها نیز نتوانستند خانواده را در غرب نجات دهند و با بازتعریف کارکردهای اصلی خانواده نقشی حداقلی به این نهاد دادند که با روح انسانی و تمدنی در تضاد است.(حسینی، 1400؛ شریفی، 1390) نکته‌ی مهمی که بایستی مورد توجه قرار گیرد این است که در بررسی مفهوم خانواده و کارکردهای آن با رویکردی جامعه‌شناسانه باید دقت داشت که به دیدگاه‌های حداقلی و اومانیستی در وظیفه و کارکردهای خانواده اکتفا نشود و بعد انسان‌سازی و جامعه‌سازی این نهاد مقدس حتماً مدنظر قرار گرفته شود.

چارچوب نظری

پرداختن به موضوع تحول و تغییر در نهاد خانواده و مسئله‌شناسی کارکردی این نهاد امری ضروری است و آنچه مسلم است خانواده ایرانی به لحاظ کارکردی دچار تغییر و تحولات فراوانی شده به طوری‌که این تغییرات کارکردی چالش‌هایی را برای جامعه بوجود آورده است. در ادبیات جامعه‌شناسی نسبت به این موضوع رویکردهای متعددی وجود دارد که در این مقاله رویکرد کارکردگرایانه پارسنز مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. بر اساس این نظریه، نهادهای اجتماعی بر اساس تأثیر و فایده‌ی آن‌ها بر کلیت جامعه مورد بررسی قرار می‌دهد که پارسنز و آبرل این دیدگاه را توضیح می‌دهند.

از نظر پارسنز «مفهوم کارکرد برای فهم همه‌ی نظام‌های زنده است. کارکرد مجموعه فعالیت‌هایی است که در جهت برآوردن یک نیاز یا نیازهای نظام انجام می‌گیرد»(ریتزر، 1389،ص131). در واقع، مفهوم کارکرد پیامد و نتیجه‌ی ضروری نظام زنده‌ای است که برخی خصوصیاتش را شرح می‌دهد، که برخی از آن‌ها به روابط نظام و محیط مربوطند و بعضی دیگر به روابط اجزای درونی خودِ نظام.»(روشه، 1376، ص74-73) از نظراو حیات هرنظام بستگی به وجود چهارنوع کارکرد دارد که عبارت اند از: سازگاری(تطبیق)[3]، دست یابی به هدف[4]، انسجام[5] و پایداری[6] (سکون یا نگهداشت الگو) (آزاد ارمکی، 1388، ص44؛ کرایب، 1389، ص59).

خانواده جایی است که این قابلیت را دارد که کارکردهای مذکور را برای جامعه فراهم کند. ظرفیت انطباق با محیط اعم از فیزیکی و اجتماعی را افزایش می‌دهد. اگر خانواده بتواند نقش فرهنگی و ارتباطی خود را و به نعبیری دیگر، به عنوان یک نهاد ارتباطی، نقش رسانه‌ای خود را برای اعضایش، به خوبی ایفا کند، آن وقت است که باید برای نظام اجتماعی نیز الگو و راهنمای عمل باشد و برای نظام اقتصادی نیز قابلیت‌های لازم را تأمین و نیروی انسانی مورد لزوم را تربیت کند و ظرفیت انطباق نظام را با محیط افزایش دهد. این رویکرد ارتباط نزدیکی با ساختار کل جامعه و فرآیندهایی دارد که از آن طریق نهادهای اجتماعی با یکدیگر به طور متقابل و هماهنگ عمل می‌کنند، به نحوی که ساختار و حرکت اجتماعی در یک جامعه حفظ گردد و جریان داشته باشد، یعنی وظایف گوناگون و مختلف درون جامعه توسط افراد و اعضای گوناگون می‌بایست به عهده گرفته شود که همان مفهوم ساده‌ی کارکردگرایی می‌باشد. از این رو خانواده به عنوان یکی از نهادهای کلیدی شناخته شده است که به فرد جهت حفظ ساختار اجتماعی و پایدار نگه داشتن زندگی اجتماعی مسئولیت می‌دهد(شیخی، 1380، ص26).

 آبرل[7] و همکارانش نیز مبتنی بر نظریه کارکردگرایی ساختاری، از شرایطی بنیادی سخن می‌گویند که اگر وجود نداشته باشند، جامعه‌ای نیز به جای نخواهد ماند: نخستین عامل به ویژگی‌های جمعیتی جامعه مربوط است، اگر جمعیت هر جامعه‌ای نابود یا پراکنده شود وجود جامعه آشکارا در خطر  خواهد افتاد. دوم این که، یک جمعیت بی‌تفاوت برای جامعه تهدیدی به شمار می‌آید. سوم این که، جنگ «همه علیه همه» در داخل جمعیت یک جامعه، تهدیدی برای ادامه حیات آن به شمار می‌آید. به نظر کارکردگرایان ساختاری، جامعه با توافق اعضایش به هم پیوسته می‌شود؛ جامعه‌ای که با زور به هم پیوسته شده باشد، جامعه به معنای واقعی نیست. سرانجام این که، هر جامعه‌ای می‌تواند با جذب شدن در جامعه‌ای دیگر، از طریق الحاق، فتح و نظایر آن، پایان گیرد(ریتزر، 1389، صص128-127). با وجود خانواده‌، جامعه به جمعیتِ سالم، هدفمند و منسجم خواهد رسید. روی دیگر سکه این بحث در مورد پیش‌نیازهای کارکردی، ویژگی‌هایی است که یک جامعه برای زنده ماندن باید آن‌ها را داشته باشد. یکی آن که، هر جامعه‌ای باید برای برخورد با محیطش روش‌های مناسبی داشته باشد. هر جامعه‌ای باید بتواند نیازهای لازم برای بقایش (خوارک، سوخت، مواد خام و نظایر آن) را از محیط بیرون بکشد، دوم قضیه محیط زیست به نظام‌های اجتماعی دیگری برمی‌گردد که هر جامعه‌ای باید بتواند با آن‌ها کنار بیاید. از جمله ابعاد این قضیه، بازرگانی، تبادل فرهنگی، ارتباطات کافی و دفاع نظامی شایسته در برابر دشمنی‌های بین جوامع، است(ریتزر، 1389، ص128). بخشی از این نیازها توسط خانواده پاسخ داده می‌شود و این آموزش‌پذیری و مسئولیت پذیری افراد خانواده است که در آینده برای جامعه اعضای شایسته‌ای در جهت برآوردن این نیازها می‌شوند. ضمن اینکه هر جامعه‌ای باید روش کارآمدی برای برقراری روابط جنسی داشته باشد. هر دو جنس باید انگیزش لازم را برای تولید مثل به میزان متناسب برای بقای جامعه، داشته باشند. این موضوع در خانواده قابل کنترل و نظارت می‌باشد و از هرج و مرج جنسی جلوگیری می‌کند(ریتزر، 1389، ص128). همچنین، یک نظام ارتباطی کارآمد، پیش‌نیاز هر نوع نظام اجتماعی انگاشته شده است. عناصر سازنده این نظام، عبارتند از زبان و راه‌های ارتباطی. زمانی که کارکردگرایان ساختاری از ارتباطات سخن می‌گویند، نظام‌های نمادین مشترکی را نیز در نظر دارند که افراد جامعه طی فراگرد اجتماعی شدن فرا می‌گیرند. نظام‌های نمادین مشترک یک نوع نظام فرهنگی ارزشی را امکان‌پذیر می‌سازند. همین نظام فرهنگی و نحوه شکل‌گیری آن است که از دیدگاه کارکردی- ساختاری، از همه مهم‌تر است. کارکردگرایان ساختاری نه تنها معتقدند که نظام فرهنگی مشترکی باید در جامعه وجود داشته باشد، بلکه از نیاز به یک نظام مشترک ارزشی در سطح فردی نیز سخن می‌گویند. شاید مهم‌ترین کارکرد آن این باشد که موقعیت‌های اجتماعی را استوار، با معنی و پیش‌بینی‌پذیر می‌سازند. کارکردگرایان ساختاری همچنین استدلال می‌کنند که جامعه به یک رشته هدف‌های مشترک و روشن نیاز دارد. هر جامعه‌ای به روش‌هایی برای تنظیم وسایل دستیابی به این هدف‌های مشترک نیاز دارد و نظام هنجاربخش همین کارکرد را به عهده دارد. همچنین، هر جامعه‌ای باید تظاهرات عاطفی مردمش را تنظیم کند. از نکات بالا این استنباط می‌شود که هر جامعه‌ای برای بقای خود، به اجتماعی کردن اعضایش نیاز دارد. این نیاز نیز در خانواده امکان پاسخگویی می‌یابد(ریتزر، 1389، ص129).

در جمع‌بندی این بخش باید بیان داشت که خانواده یک نظام کنش می‌باشد که در سطوح مختلف خود به کنش متقابل با جامعه، نهادهای جامعه و اعضای خود می‌پردازد. بر اساس چارچوب نظری بحث، بین جامعه و اجزای آن از جمله نهاد خانواده رابطه‌ی متقابل برقرار است و این نهاد نقش بسیار مهمی در بقای جامعه دارد. هم خانواده متأثر بر جامعه است و هم نهادهای جامعه بر خانواده. اما خانواده و کارکردهایش هستند که سبب نظم و ثبات و حرکت و رشد در جامعه می‌شوند و اگر به کارکردهای خانواده ضربه‌ای وارد شود، در حقیقت به جامعه و آینده‌ی آن ضربه وارد شده است.

روش تحقیق

روش تحقیق اصلی در این پژوهش روش تحقیق کیفی می‌باشد البته لازم به ذکر است جهت کامل کردن بخش‌های دیگر پژوهش از روش اسنادی و بیان تحلیلی و توصیفی بهره گرفته شده است. پژوهش کیفی توصیف واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی از دیدگاه افراد است نه از دیدگاه مشاهده کننده. در این پژوهش به منظور گردآوری داده‌ها از روش مصاحبه خبره بهره‌گیری شده است. موزر و ناگل[8] (1991) مصاحبه‌ی خبره را به عنوان یکی از انواع مصاحبه‌های نیمه طراحی شده مطرح کردند. در این مصاحبه برخلاف مصاحبه‌های زندگی‌نامه‌ای، مصاحبه شونده نه به خاطر شخص خود، بلکه به سبب خبرگی در یک حوزه‌ فعالیتی خاص، مورد توجه قرار می‌گیرد و فرد مصاحبه شونده، نه به عنوان یک مورد واحد، بلکه به عنوان نماینده‌ای از یک گروه از افراد خبره در مطالعه شرکت می‌کند(حریری،1385،ص152).

برای تحلیل داده‌های گردآوری شده هم روش تحلیل مضمون (روش شبکه‌ی مضامین) به کار گرفته شده است. تحلیل مضمون، روشی است برای دیدن متن، برداشت و درک مناسب از اطلاعات ظاهراً نامرتبط، تحلیل اطلاعات کیفی، مشاهده نظام‌مند شخص، تعامل، گـروه، مـوقعیت، سازمان و یا فرهنگ، و تبدیل داده‌های کـیفی به داده‌های کمی(بویاتزیس، 1998، ص4) در این روش، پژوهشگر به دنبال یافتن الگوهای تکراری معنادار است. تکرار یعنی حداقل در دو مورد از متن، بتوان موضوعی را دریافت کرد. بنابراین مواردی که یکبار به کار رفته‌اند‌ مضمون به حـساب نـمی‌آیند. این روش، براساس یک رویه مشخص و در سه سطح، مضامین پایه[9] (کدها و نکات کلیدی موجود در متن). سازمان دهنده[10] (مضامین به دست آمده از ترکیب‌ و تلخیص‌ مضامین پایه ) و مضامین فراگیر[11] (مضامین عالی در برگیرنده اصول حاکم بر متن به عـنوان یک کـل ) را نظام‌مـند می‌کند و نقشه ای از کل مضامین ارائه می‌کند که مضامین‌ با‌ توجه‌ به رابطه اعم و اخص با‌ یکدیگر‌ در‌ آن شبکه جـای‌گذاری شده‌اند(آتریدسترینگ، 2001، ص389).

از این‌رو به جهت دستیابی به جواب سؤالات مقاله به مصاحبه‌ با 12 نفر از خبرگان، سیاست‌گذاران و کارشناسان این حوزه پرداخته شده است. پاسخ کلی به سؤالات در محورهای واحدی دسته بندی شدند، و پس از مصاحبه‌های هشتم و نهم، اگر اختلافی هم در پاسخ‌ها مشاهده شد، صرفاً به دلیل اختلاف رویکرد افراد مورد مصاحبه نسبت به حوزه‌ی کاری ایشان در موضوع خانواده بوده است. به همین دلیل  داده‌های حاصل از مصاحبه‌ها به کفایت نظری مورد نظر جهت پاسخگویی به سؤالات مقاله رسیدند. بدین منظور به جهت دستیابی به هدف مقاله و پاسخگویی به پرسش‌های مذکور، از افرادر مدنظر سوالات زیر پرسیده شد:

کارکردهای اصلی و مطلوبی که خانواده در جامعه ایران دارد و می‌بایست در سیاست‌گذاری‌ها به آن توجه شود، چیست؟

مسائل و آسیب‌های کارکردی اصلی‌ای را که خانواده با آن روبروست برای ما بیان نمایید.

تحلیل

در مرحله اول جهت پاسخگویی به سؤالات مقاله، مقولات و عبارات کلیدی هر مصاحبه احصا شد و منطبق بر منطق روش تحلیل مضمون مضامین پایه از آن استخراج گردید، در مرحله دوم و سوم بر اساس مقایسه و بازخوانی و بازبینی متون مصاحبه و تلخیص و ترکیب مضامین پایه، مضامین سازمان‌دهنده بدست آمد و سپس با توجه به روح کلی حاکم بر مفاهیم و نظریات پژوهش مضمون فراگیر، یعنی کارکرد تمدن‌سازی به دست آمد که در ذیل این مضمون فراگیر، مضامین سازمان‌دهنده‌، شامل: کارکرد جامعه‌سازی، کارکرد انسان سازی، کارکرد امنیت‌سازی، کارکرد جمعیت‌سازی، کارکرد حل‌کنندگی، طبق تحلیل نظرات مصاحبه‌شوندگان بیان گردید.

جدول 1. شبکه‌ مضامین سوال اول

مضمون فراگیر

مضامین سازمان‌دهنده

مضامین پایه

زیر مضامین پایه

تمدن سازی

خانواده جامعه‌ساز است

خانواده پایه ساخت جامعه است

یکی از کارکردهای اصلی خانواده تربیت انسان‌هایی است که آن انسان‌ها بتوانند تعالی پیدا کنند و بتوانند جامعه را به تعالی برسانند.

خانواده ساختار و قوام جامعه است

اساس جامعه براساس خانواده شکل می‌گیرد

تحویل نسل نقش آفرین به جامعه و پیش بری اهداف جامعه

از طریق خانواده مستحکم جامعه می‌تواند به سبک زندگی بومی خود دست یابد و از آن طرف هم جامعه‌ای باشد که در آن نشاط، امیدواری، آینده‌نگری، فعالیت، خطرپذیری وجود دارد؛

خانواده انسان الهی می‌‌سازد
(کارکرد انسان‌سازی)

خانواده بستر اصلی تربیت انسان خدایی است

تربیت در تمامی ابعاد کارکرد و وظیفه اصلی و موثر خانواده است

خانواده بستر تربیت و رشد انسان به سمت خلیفه‌اللهی

یکی از کارکردهای اصلی خانواده تربیت انسان‌هایی است که آن انسان‌ها بتوانند تعالی پیدا کنند

اشتباه غرب در واگذاری تربیت فرزندان به سایر نهادها از جمله مدرسه و رسانه

مادر عامل و نقش اصلی در تربیت خدایی فرزندان دارد

نقش اساسی مادر در تربیت فرزندان در مسیر قرب الهی

اشتباه غرب در واگذاری تربیت فرزندان به سایر نهادها از جمله مدرسه و رسانه

غایت تربیت در خانواده، تربیت انسان‌هایی نقش‌آفرین و جامعه‌ساز است

تحویل نسل نقش آفرین به جامعه و پیش بری اهداف جامعه

اهمیت حقوق متقابل والدین و فرزندان در خانواده و آثار تربیتی آن

ایجاد روابط صحیح فرهنگی و صیانت از لغزش‌ها در اثر آموزش و تربیت خانوادگی

خانواده فرهنگ‌ساز است

(کارکرد فرهنگ‌سازی)

خانواده پایه اصلی ساخت فرهنگ

از خانواده است که  نقش‌ها، وظائف و ارتباطات و همه مسائل شکل می‌گیرد. هم در فرهنگ سازی و هم در انتقال فرهنگ

یکی از کارکردهای اصلی خانواده، کارکرد فرهنگی است

فرهنگ سازی برای جامعه

فرهنگ پذیری اعضای خانواده از زمان انعقاد نطفه

انتقال معنویت، مذهب، اخلاق، فرهنگ، علم، تجربه، مهارت‌ها

انتقال فرهنگ، ارزش و آداب و رسوم در بستر ارتباطات خانوادگی و ارتباطات بین نسلی

خانواده امنیت ساز است
(کارکرد امنیت‌سازی)

ایجاد جامعه امن در همه ابعاد

ایجاد انواع امنیت(امنیت اخلاقی، روانی، سیاسی و اقتصادی، آموزشی و تربیتی) بواسطه انضباط در روابط جنسی

تضمین و تقویت سلامت روانی افراد جامعه

پیشگیری از هرج و مرج جنسی

کارکرد و هدف اصلی تشکیل خانواده آرامش است که نتیجه آن در جامعه سرریز می‌شود

حفظ کرامت انسان‌ها

حفظ کرامت انسان و قداست خانواده

ایجاد مودت و رحمت بین زن و شوهر

خانواده جمعیت حلال‌زاده تولید می‌کند
(کارکرد جمعیت سازی)

تولید، بقا و تکثیر نسل

تولید نسل و فرزند آوری مشروع

تأمین منبع انسانی سالم با هویت ارزشی

بقای نسل بشری

تحویل نسل نقش آفرین به جامعه و پیش بری اهداف جامعه

تأمین منابع انسانی مورد نیاز برای جامعه

خانواده حلال است
(کارکرد حل کنندگی)

مراقب و حل کننده

حمایت و مراقبت اجتماعی

کنترل مستقیم و غیر مستقیم اجتماعی 

حل مسائل اجتماعی

در جمع‌بندی و جهت پاسخگویی به سؤال اول مقاله با بررسی مضامین پایه و سازمان‌دهنده و احصا مضامین فراگیر می‌توان این‌گونه بیان داشت که نهاد خانواده دارای کارکردهایی متعالی است که حاصل این کارکردها به اصلی‌ترین کارکرد نهاد خانواده یعنی تمدن سازی منجر می‌شود؛ به تعبیری دیگر از جمع بین 4 کارکرد امنیت‌سازی، جمعیت‌سازی و حل‌کنندگی، کارکرد انسان‌سازی بروز می‌کند که منجر به جامعه‌سازی می‌شود، جامعه‌ای الهی که به سمت قرب الهی حرکت می‌کند، فرهنگ متعالی خود را تولید و نسل به نسل از طریق خانواده منتقل می‌کند که این موضوع در غایت به تمدن سازی از طریق نهاد خانواده منجر می‌شود. خانواده متعالی، پایدار و فرهنگی است که می‌تواند بانی تمدن بشری باشد و الا اگر در جامعه‌ای خانوده پا نگیرد، تمدن هم وجود نخواهد داشت، در ادامه به توضیح و بسط مضمون فراگیر و مضامین سازمان‌دهنده پرداخته می‌شود.

 

 

تحلیل مضامین سازمان دهنده

1.کارکرد حل کنندگی: خانواده حلال است. خانواده از اعضای خود مراقبت می‌کند و مشکلات آنان را حل می‌کند و این توانایی را دارد که کنترل اجتماعی خود را بر اعضای اعمال کند. خانواده از گذشته تاکنون به صورت فطری از اعضای خود از بدو تولد تا زمان کهولت و پیری مراقبت و حمایت کرده است. خانواده در مدل گسترده خود این کارکرد را برای تمامی اعضای خانواده و به تعبیری تمام قوم و قبیله خود به کار برده است به طوری‌که مسائل و نیازهای مادی و معنوی از این طریق حل می‌شده، در شادی‌ها و غم‌ها این خانواده بوده که با یکدیگر تشریک مساعی و همدردی می‌کرده‌اند، در صورت لغزش یکی از اعضا این خانواده بوده که میانداری و ریش سفیدی می‌کرده است و حتی قبل از تبدیل شدن برخی انحرافات به چالش و بحران این خانواده بوده است که تذکر و تشر می‌زده است. اعضای خانواده به اعتبار بزرگان خود صاحب شغل و منصب و سرمایه می‌شدند و بسیاری موارد دیگر که خانواده نقشی کلیدی داشته و هنوز دارد و لذا غفلت از این کارکرد مهم و عدم تقویت آن موجبات آسیب‌های جدی برای جامعه قدرتمند شدن نهادهای مدرن از جمله بیمه، بانک، نهادهای مراقبتی(خانه سالمندان و ...) و ... می‌شود و لذا در این کارکرد بایستی خانواده توانا شود و نقش محوری پیدا کند به طوری‌که در تعامل با نهادهای مدرن هم این نهاد خانواده باشد که نقشی کلیدی ایفا کند، به عنوان مثال در تعامل با بانک می‌توان تضمین خانواده باشد و نه اعتبار فردی و شخصی.

2.کارکرد جمعیت‌سازی: خانواده جمعیت حلال‌زاده تولید می‌کند. یکی از اصلی‌ترین و کلیدی‌ترین کارکردهای نهاد خانواده تولید نسل است، هم به لحاظ کیفی و هم کمی. جامعه‌ای که جمعیت سالم و زیاد نداشته باشد، عملا برای حرکت به سمت رشد و پیشرفت با مشکل مواجه است. جمعیتی که اصل و نسب خود را بشناسد و در چارچوب قانونی و شرعی بوجود آمده باشد. جمعیتی که سالم باشد و به لحاظ جسمی ضعیف و معلول نباشد. جمعیت یکی از پیش‌نیازهای مهم هر جامعه‌ای برای ادامه‌ی حیاتش است که اگر جمعیتی نباشد، گویا جامعه‌ای هم وجود ندارد. پس توجه و سرمایه‌گذاری برای تقویت این کارکرد توسط حاکمیت‌ها بسیار مهم و ضروری است که متأسفانه کشور ما در این موضوع با مسائل و مشکلاتی مواجه است.

 

3.کارکرد امنیت‌سازی: خانواده امنیت ساز است. به تعبیر شهید بزرگوار استاد مطهری هر نظامی برای رشد به امنیت نیاز دارد و امنیت به معنای نبود مانع است. یکی از مواردی که امنیت جامعه را تهدید می‌کند و مانع رشد آن می‌شود، عدم انضباط در روابط زن و مرد و عدم پاسخگویی به این نیاز در زمان مناسب است. این موضوع از هرج و مرج جنسی جلوگیری می‌کند و سلامت روانی افراد جامعه را تضمین کرده و کرامت انسان و قداست خانواده را حفظ می‌کند؛ در نتیجه این نکات آرامش ناسی از خانواده سالم در جامعه سرریز می‌شود و باعث بوجود آمدن امنیت در همه ابعاد اخلاقی، روانی، سیاسی و اقتصادی، آموزشی و تربیتی می‌شود.

 

4.کارکرد فرهنگ‌سازی:خانواده فرهنگ ساز است. هم فرهنگ و آداب و رسوم گذشته را حفظ کرده و منتقل می‌کند و هم اعضای خانواده را فرهنگ‌پذیر کرده و به جامعه معنا و فرهنگ جدید می‌بخشد. یکی از کارکردهای مطلوب یا اساسی که در اهداف کلان هر جامعه‌ای نهفته است، کارکرد فرهنگی است. فرهنگ عبارت است از باورها، آداب و سنن، ارزش‌ها که انتقال این‌ها به نسل بعد اهمیت دارد. مهم‌ترین نقش و وظیفه‌ای که خانواده به عهده می‌گیرد، فرهنگ سازی است. یعنی فرهنگ‌سازی برای تمدن سازی. این فرهنگ‌سازی هم می‌تواند فرهنگ بد باشد و هم فرهنگ خوب. یعنی هم می‌تواند فرهنگ مطلوب باشد و هم می‌تواند فرهنگ نامناسب باشد.

5.کارکرد انسان سازی: خانواده انسان الهی می‌‌سازد و خانواده انسان‌ساز است. در چارچوب مفهومی یکی از کارکردهای اصلی نهاد خانواده، تربیت، اجتماعی کردن و جامعه‌پذیری ذکر شده است. به این مطلب نیز اشاره شده است که این کارکردها در جامعه‎‎‌ی کنونی پسا مدرن به نهادهای جایگزین و موازی مانند مهدکودک و مدرسه سپرده شده است، اشتباهی که غرب در قبال فرزندانش انجام داد. اما نکته‌ی اصلی اینجا معلوم می‌شود که اولاً این نهادها چه انسانی و برای چه غایتی تربیت می‌کنند؟ بنظر می‌رسد نهادهای مدرن انسان را برای جامعه‌ی مدرن با اهداف مدرن تربیت می‌کنند. انسانی که به فردگرایی در مقابل جمع‌گرایی سوق داده می‌شود، انسانی که به سمت تنهایی هدایت می‌شود و این تنهایی را قرار است با ابزارها و تکنیک‌های مدرن جبران می‌کند. این نهادها جایگزین و در تقابل با مادری ایفای نقش می‌کنند و انسان تک ساحتی که هرچه نظام سرمایه‌داری می‌خواهد، تولید می‌کند، انسانی خودخواه و مصرف‌گرا که در نهایت جامعه را به نابودی می‌کشاند. اما در دیدگاه انسانی خانواده با محوریت مادر بستر تربیت کودکی اجتماعی است که به قرب الهی خود و خانواده و جامعه‌اش فکر و حرکت می‌کند و قرار است خلیفه خدا بر روی زمین شود. با این نگاه است که فرزندان حقوق متقابل خود و پدر و مادر را می‌آموزند، خانواده به مانند سپری از آنان در قبال اشتباهات و لغزش‌ها حمایت می‌کند، ایثار و از خودگذشتگی را به آنان می‌آموزد و جمع‌گرایی و ساختن جامعه و جهان را برای نوع بشر به آنان می‌آموزد. مصداق اتم این انسان‌سازی، خانواده‌ها و مادران شهدا در کشور ایران هستند، انسان‌هایی الهی که با بذل خون خود جامعه و کشور را از هرگونه آفات و تهاجمات حفظ کرده‌اند که خود جای مطالعه‌ای مفصل دارد.

 

6.کارکرد جامعه سازی: خانواده جامعه ساز است. یکی از کارکردهای اصلی خانواده تربیت انسان‌هایی است که آن انسان‌ها بتوانند تعالی پیدا کنند و بتوانند جامعه را به تعالی برسانند. خانواده قوام بخش جامعه است و جامعه براساس خانواده شکل می‌گیرد و اهداف جامعه را محقق می‌کند. از طریق خانواده مستحکم جامعه می‌تواند به سبک زندگی بومی خود دست یابد و از آن طرف هم جامعه‌ای باشد که در آن نشاط، امیدواری، آینده‌نگری، فعالیت، خطرپذیری بوجود بیاید. با تشکیل و تحکیم خانواده امنیت و آرامش برای افراد، خانواده و جامعه ایجاد می‌شود و خانواده به مانند دژی از اعضایش حمایت و مراقبت کند اگر این خانواده جمعیت موردنیاز را تولید کند و این جمعیت متشکل از انسان‌هایی الهی، متعالی و نقش‌آفرین و دغدغه‌مند باشد، ، آن جامعه ساخته می‌شود، آن جامعه شکوفا می‌شود و به سمت رشد و تعالی حرکت می‌کند. از این نظرگاه هم فرد اصالت دارد و هم جامعه، اما انسان‌سازی و توجه به فرد انسانی بر جامعه و جامعه‌سازی اولویت دارد. اگر خانواده را سلول بنیادین جامعه و رابط فرد و اجتماع در نظر بگیریم، این خانواده و انسان سازی آن اولویت دارد چرا که خانواده واسط فرد و جامعه می‌باشد.

در تطبیق کارکردهای احصا شده از مصاحبه با کارشناسان و افراد خبره با مفهوم و تعریف کارکردهای چهارگانه‌ی ذکر شده در نظریه کارکردگرایی ساختاری نیز این کارکردها مورد تأیید قرار می‌گیرند:

 

چهار کارکرد نظری

کارکردهای احصا شده برای خانواده

  1

کارکرد اول سازگاری: کارکردی که با محیط سازگاری دارد درحقیقت حکایت از تمایل هرنظامی درسازش دادن نیازهایش با شرایط خارجی دارد.یعنی هر نظامی باید خودش را با موقعیتی که در آن قرار گرفته است تطبیق دهد، هم خودش را با محیط و هم محیط را با نیازهایش سازگار کند.

کارکرد امنیت‌سازی
کارکرد حل کنندگی
کارکرد جمعیت سازی

2

کارکرد دوم دست یابی به هدف: بیان کننده‌ی این است که هر نظامی باید اهداف اولیه اش را تعریف کند و عمل آن درجهت دست یابی به آن‌ها باشد. زیر این مقوله پارسنز مجموعه کنش‌هایی را جای می‌دهد که می‌خواهند هدف‌های نظام را تعیین کنند و برای رسیدن به این هدف‌ها و گرفتن پاداش مطلوب، منابع و انرژی‌ها را بسیج کرده و هدایت می‌کنند

کارکرد انسان‌سازی

  3

کارکرد سوم انسجام و یگانگی(یکپارچگی): بدین معنی است که هرنظامی ضمن این که عناصر خود را نظم می‌بخشد باید روابط درونی بین آن‌ها را نیز یکپارچه سازد، باید روابط متقابل اجزای سازنده‌اش را تنظیم کند و به رابطه میان چهار تکلیف کارکردیش نیز سر و صورتی بدهد. منظور از آن بُعد ثبات بخشنده نظام است. بُعدی که کنش‌های حمایت گر نظام در برابر تغییرات ناگهانی و اختلال‌های بزرگ و کنش‌هایی که باید یکپارچگی و همبستگی لازم برای ماندگاری کارکرد نظام را تأمین کند در آن جای دارد.

کارکرد جامعه سازی

 4

کارکرد چهارم پایداری: هر نظامی باید انگیزش‌های افراد و الگوهای فرهنگی آفریننده و نگهدارنده این انگیزشها را ایجاد، نگهداری و تجدید کند. و تا حد ممکن خود را در حالت تعادل نگاه دارد. هر نظام به مجموعه‌ای از اجزای کنشی نیاز دارد که کارشان ایجاد انگیزه لازم در کنشگران و همچنین حفظ و نگهداری آن است

کارکرد فرهنگ سازی

 

تحلیل مضمون فراگیر «کارکرد تمدن‌سازی خانواده»

خانواده تمدن ساز است. تجمیع همه‌ی کارکردهای مذکور برای خانواده نهایتاً جامعه را به سمت تمدن‌سازی سوق می‌دهد. تمدن، برابر با فرهنگ و به معنای‌ مجموعه‌ ساخته‌ها و اندوخته‌های مـعنوی و مادی یک جـامعه است (شریعتی ، ١٣٧٦: ١٣٩). آرنولد توین‌بی معتقد است که «فروپاشی هر تمدن محصول عدم توانایی در پاسخگویی متناسب به چالش‌های مهم اخلاقی و دینی است. این عجز و ناتوانی به مرور زمان منجر به بی اعتمادی مردم نسبت به تمدنشان در حفظ نظم و ساختارهایی برای جان و زندگی‌شان می‌شود.»(پهلوان،1388، ص430) از نظر شهید مطهری، چون غربی‌ها خانواده را فراموش کرده‌اند، در تمدن‌سازی دچار مشکل شده‌اند، چراکه خانواده‌ها جامعه را می‌سازند و سلول تشکیل جامعه افراد نیستند، بلکه خانواده‌ها هستند. لذا نباید آن را نادیده گرفت.[12] در این راستا توجه به کشورهای غربی به اصطلاح متمدن که متأثر از مدرنیته هستند و به لحاظ رفاه و ثروت وضعیت خوبی دارند، ضروری است. کشور سوئد یکی از این کشورهاست که در شاخص‌های اقتصادی و توسعه‌ای رتبه بالایی دارد اما بحران خانواده در این کشور و کشورهای مشابه غربی، تمدن مدرن را در آستانه‌ی بحرانی بزرگ قرار داده است. از سال 1980، 63 درصد از ساکنان استهکلم تنها زندگی می‌کنند و بالاترین نرخ طلاق و کمترین نرخ ازدواج را داراست و 50 درصد از کل متولدان آن نامشروع هستند(آرام، ص97، 1397).

کارل زیمرمن از مهم‌ترین متفکرانی است که در زمینه خانواده و تمدن نظریه‌پردازی کرده و کتابی هم با همین عنوان به رشته‌ی تحریر درآورده است. زیمرمن معتقد است که ظهور و سقوط تمدن‌ها با ظهور و سقوط نظام خانواده‌ ارتباط مستقیم دارد به گونه‌ای که تمدن در مرحله‌ی خانواده‌ گسترده مبتنی بر اقتصاد کشاورزی شکل گرفته است و در مرحله دوم با افزایش سطح مدنیت، جامعه‌پذیری و رشد اقتصاد در بستر خانواده، و عینیت این مدل خانواده تمدن شکل می‌گیرد. در مرحله‌ی آخر با شکل‌گیری خانواده اتمی و گسترش آن و کاهش تمایل به ازدواج و علی‌الخصوص فرزندآوری تمدن رو به افول می‌رود.(زیمرمن، 1947، 203-262) زیمرمن برای ملموس شدن هرچه بیشتر ارتباط میان تمدن و خانواده، به بیان چارچوب‌های عملی و نظام مسائل‌های عملی و فکری رایج در دوران رواج اتمیسم در تمدن‌های یونان، روم و جهان مدرن اشاره می‌کند. این سبک‌های زندگی و اندیشه عبارت‌اند از:

1.«رشد طلاق‌ها با دلایل واهی

2.کاهش تعداد فرزندان، فساد نسل و کاهش ارج و منزلت والدین وابوت در جامعه

  1. از بین رفتن معنای واقعی مراسم عقد و ازدواج
  2. حاکمیت دکترین بدبینی نسبت به ازدواج در سنین پایین (تشکیل خانواده و ازدواج در سنین بالا فاقد محبت‌های کافی زن و مرد نسبت به یکدیگر است)
  3. افزایش تئوری‌های مروج ازدواج سفید و خانواده‌های بی‌تفاوت نسبت به حل مشکلات
  4. زیر پا گذاشتن هنجارهای رایج ازدواج (به‌عنوان مثال در غروب تمدن یونان و روم، مادران زیر بار ماندن در خانه و تربیت فرزندان نمی‌رفتند
  5. گسترش فرهنگ ضد خانواده
  6. زیر پا گذاشتن بسیاری از هنجارها به خاطر روابط نامشروع
  7. سرکشی کودکان در برابر والدین تا جایی که والدین در بزرگ کردن و تربیت فرزندان . درمانده می‌شوند.
  8. شیوع بزهکاری جوانان
  9. اقبال عمومی نسبت گونه‌های مختلف روابط جنسی» (زیمرمن، ،1947 ص255)

اساساً تحولات تاریخی- تمدنی با شاخص تحولات در نهاد خانواده فهم می‌شود. هر تمدنی برای شکل‌گیری به انتظامات اجتماعی، ترتیبات اخلاقی، جهان‌شمولی و قوه ابتکار نیاز دارد که این موارد را خانواده می‌تواند فراهم کند. (آرام، 1397 ، صص 98-97) مطابق نظر زیمرمن بزرگترین و مهم‌ترین مولود خانواده تمدن است و هرچه خانواده‌ مستحکم‌تر و قوی‌تر شود و تعاملات در محیط خانواده قوت گیرد، جوهره تمدن شروع به شکل‌گیری می‌شود(زیمرمن، 1947، صص 262-261).

بعد از گذشت حدود 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، در بهمن ماه سال 97، رهبر معظم انقلاب در آستانه‌ی ورود انقلاب اسلامی به چهل سال دوم حیات خود، بیانیه‌ای پر مغز و عمیق با عنوان بیانیه گام دوم انقلاب پیش روی همه‌ی مردم ایران قرار دادند. در این بیانیه ضمن تشریح سیر پیروزی انقلاب، شعارهای جهانی آن، برکات انقلاب، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» و دستاوردهای انقلاب برای ایران و جهان، سرفصل‌ها و توصیه‌هایی اساسی در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده و به تعبیر مؤلف اهدافی اصلی و اساسی برای سالیان آتی، پیش روی ایرانیان ترسیم شده است، اهدافی که بایستی ما را از دومین مرحله‌ی خودسازی و جامعه پردازی عبور دهد و به تمدن‌سازی و به تعبیر معظم له به تمدن نوین اسلامی برساند، علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن و سبک زندگی اهداف و قللی هستند که بایستی در این مسیر فتح گردند. منطبق بر بیانات رهبری معظم انقلاب، یکی از اهداف غایی انقلاب اسلامی ایران دستیابی به به تمدّن نوین اسلامی و تمدّن بزرگ اسلامی است که پیش نیاز اصلی آن تشکیل جامعه اسلامی و جامعه‌سازی است(بیانات در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی، 28/11/1400). ایشان یکی دیگر از پیش‌نیازهای دستیابی به تمدن نوین اسلامی را وجود جوانان با انگیزه و با ایمان و متوکل به خداوند متعال تعریف می‌کنند(06/09/1398 بیانات در دیدار بسیجیان) تربیت انسان‌هایی که «توانا باشند، خردورز باشند، پارسا باشند، پرهیزکار باشند، پاکدامن باشند، کارآمد باشند، مبتکر باشند، شجاع باشند، اهل اقدام باشند، از دشمن نترسند، از تهدید نترسند، خواب‌رفتگی و غفلت پیدا نکنند... پایه‌ی اصلی تمدّن نوین اسلامی است.» (بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان، 11/02/1398) و در نهایت به تعبیر رهبری معظم انقلاب، ما در گام دوم وارد «دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی» شده‌ایم(بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران، 22/11/1397).

بر این اساس برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی(تمدن سازی) بایستی در چهل سال دوم انقلاب ابتدا به خودسازی بپردازیم، بر اساس نتایج مقاله می‌توان بیان داشت که خودسازی یعنی فراهم آوردن پیش‌نیازهایی که منجر به ساخت انسان‌هایی با ویژگی‌های مذکور در بیانات رهبری می‌شود از جمله امنیت سازی، حل کنندگی، جمعیت‌سازی کمی و کیفی و فرهنگ‌سازی در جامعه که این مقولات منجر به تربیت انسان‌هایی متعالی(انسان‌سازی) می‌شود. در مرحله‌ی بعد این انسان‌های تربیت شده، جامعه‌ی اسلامی را تشکیل می‌دهند و جامعه پردازی می‌کنند؛ نکته‌ای مهم که در کنار بیانات رهبر معظم انقلاب باید به آن پرداخت این است که این مراحل از مسیر و بستر خانواده عبور می‌کند و در خلاء شکل نمی‌گیرد و به تعبیر ایشان خانواده محور اصلی تمدن‌سازی و زن محور اصلی خانواده است:«دنیایی که زن را از داخل‌ خانواده‌ جدا می‏کند و با وعده‌های توهّم‌آمیز، بیرون می‏کشد و او را در مقابل نگاه و حرکت هرزۀ جامعه، بی‏پناه و بی‏دفاع می‏کند و میدان را بـرای تـعرض به حقوق او باز می‏کند، هم زن را‌ تضعیف‌ می‏کند، هم خانواده را نابود می‏کند، هم نسل‌های آینده را به خطر می‌اندازد. هر تمدّن و هر فرهنگی که این منطق را داشته باشد، دارد فاجعه ایجاد می‏کند... اسـلام بـه‌ معنای‌ واقعی زن را تکریم کرده است.[از این منظر] مادر است که فرهنگ، معرفت، تمدّن و ویژگی‏های اخلاقىِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق‌ خود‌ و با‌ رفتارِ خـود بـه فرزند منتقل‌ می‏کند‌. همه‌ تحت تأثیر مادران هستند. آن که بهشتی می‏شود، پایۀ بهشتی‏شدنش از مادر است.(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از‌ مداحان‌؛ 05‌/05/1384)» پیشران و عامل اصلی حرکت و پیشرفت در جامعه‌ی اسلامی در راستای دستیابی به اهداف بیانیه گام دوم و در نهایت خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی از مسیر خانواده سالم با کارکردهای آن عبور می‌کند و اگر انقلاب اسلامی در چهل سال دوم عمر خود به دنبال تحقق اهداف والا و توصیه‌های این بیانیه است بایستی نهاد خانواده به صورت خاص مورد توجه و تأکید قرار دهد، و در جهت تقویت و بازسازی کارکردهای اصلی آن قدم بردارد.

برای پاسخگویی به سوال دوم پژوهش، همانند سوال اول مراحل مذکور منطبق بر روش تحلیل مضمون طی شد و پاسخ‌ها در قالب جدول زیر احصا گردید:

 

جدول 2. شبکه‌ مضامین سوال دوم

مضامین فراگیر

مضامین سازمان‌دهنده

مضامین پایه

مسئله زوجیت

ناسازگاری زوجین

خلط نقش‌ها و وظایف زن و مرد

ایجاد اختلاف و تعارض بین زن و شوهر

تعارض بین حقوق و تکالیف زن و شوهر

حرکت خانواده به سمت فرداگرایی در مقابل جمع‌گرایی

مسائل و بحران‌های تربیتی

 

آسیب دیدن نقش مادری به عنوان عامل اصلی در تعلیم و تربیت

کاهش نقش مادری مادران در خانواده امروز بواسطه نهادها وسازمان‌های اجتماعی‌ای مثل مهدهای کودک

آسیب به زن به عنوان محور خانواده در نتیجه بوجود آمدن گرایشات فمینیستی

عدم امکان جایگزینی خانواده جهت تربیت فرزندان با هیچ نهاد دیگری

کاهش اقتدار تربیتی خانواده

غفلت خانواده‌ها در واگذاری امر تربیت به نهادهای جایگزین و ضعف این نهادها و معلمان و مربیان در امر تربیتی

بوجود آمدن دوگانگی تربیتی در کودک به دلیل تعارض در آموزه‌های تربیتی مدرسه و خانواده

از دست رفتن کارکرد تربیتی خانواده به دلیل دخالت آموزش و پرورش

زیاد شدن دستگاه‌های رقیب خانواده و یا شبه خانواده و عهده‌دار شدن کارکردهای خانواده

عدم کفایت نهادهای مدرن و جایگزن نهاد خانواده در تربیت فرزندان

عدم ایفای نقش مسئولانه پدر و مادر در امر تربیت

آگاه نبودن والدین به اصول و مهارت‌های تربیتی

ناهماهنگی در تربیت فرزندان دختر و پسر

نداشتن سواد تربیتی والدین

ناآشنایی والدین با اصول تربیتی

عدم تربیت مسئولانه فرزندان

غفلت والدین از وظایف تربیتی

مسئله نظارت وکنترل اجتماعی

از بین رفتن

شبکه خویشاوندی خانوادگی

از بین رفتن شبکه ارتباط بین نسلی و یا چند نسلی در خانواده

از بین رفتن ارتباطات خانوادگی گسترده و قوی

گسیختگی ارتباطات خانوادگی و فامیلی

آسیب دیدن کارکرد ارتباطی بین نسل‌ها

آسیب دیدن ارتباطات خویشاندی و جایگزین شدن روابط خارج از چارچوب

مسئله هویتی

ایجاد اختلال در فرهنگ سازی خانواده و فرهنگ پذیری اعضای خانواده

-جایگزین شدن نهادهای موازی خانواده در موضوع فرهنگ و ارتباطات خانوادگی

تولید قصه و قصه گویی توسط رسانه‌ها(حاکمیت نهادهای رسانه‌ای)

تولید بازی و بازی با بچه‌ها توسط سازمان‌های اجتماعی

آسیب دیدن کارکرد ارتباطی بین والدین و فرزندان

عدم انتقال سرمایه‌ و میراث فرهنگی به نسل بعد

شکاف نسلی

آسیب وارد شدن به کارکرد فرهنگی نهاد خانواده بواسطه جنگ نرم دشمن

مسئله آرمش و امنیت اخلاقی

ناامنی روانی و ناموسی در جامعه

در خطر بودن امنیت ناموسی خانواده

آسیب دیدن روحیه معنوی خانواده

آسیب دیدن آرامش و امنیت روانی خانواده

در خطر بودن سلامت روانی و جنسی جامعه

آسیب به امنیت اخلاقی و روانی خانواده بواسطه تهاجم فرهنگی و رسانه‌ای

مسئله کمیت جمعیت

آسیب دیدن کارکرد فرزندآوری

تهدید کمی و کیفی نسل و جمعیت

کاهش نرخ موالید

 

در جمع‌بندی و جهت پاسخگویی به سوال دوم مقاله با بررسی مضامین پایه و سازمان‌دهنده و احصا مضامین فراگیر می‌توان این‌گونه بیان داشت که بر اساس جدول شبکه‌ی مضامین سوال دوم، در صورت، ایجاد اختلال و آسیب برای کارکردهای خانواده، مسائل متعدد کارکردی برای خانواده و به تبع آن برای جامعه بوجود می‎آید از جمله مسئله زوجیت، مسائل و بحران‌های تربیتی، مسئله نظارت و کنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرمش و امنیت اجتماعی، مسئله کمیت جمعیت. اگر برای شکل‌گیری خانواده 3 مرحله تشکیل، تحکیم و رشد و تعالی را متصور شویم هرکدام از این مسائل، روند شکل‌گیری خانواده را در هر مرحله تحت تأثیر قرار می‌دهد و امکان تزلزل و فروپاشی خانواده را بوجود می‌آورد

 

تحلیل مضامین سازمان‌دهنده

  1. مسئله زوجیت: مهم‌ترین خطر برای هر جامعه‌ای آسیب دیدن نظام زوجیت آن جامعه است. زیمرمن در بخشی از چارچوب عملی و فکری خود عواملی را بیان می‌کند که سبب فروپاشی خانواده و درنهایت عدم شکل‌گیری تمدن‌ها می‌شود از جمله زیر پا گذاشتن هنجارهای رایج ازدواج، زیر پا گذاشتن بسیاری از هنجارها به خاطر روابط نامشروع و اقبال عمومی نسبت به گونه‌های مختلف روابط جنسی، افزایش تئوری‌های مروج ازدواج سفید و خانواده‌های بی‌تفاوت نسبت به حل مشکلات، از بین رفتن معنای واقعی مراسم عقد و ازدواج، رشد طلاق‌ها با دلایل واهی، حاکمیت دکترین بدبینی نسبت به ازدواج در سنین پایین (تشکیل خانواده و ازدواج در سنین بالا فاقد محبت‌های کافی زن و مرد نسبت به یکدیگر است). زوجیت هم به مرحله تشکیل خانواده مربوط می‌شود و هم به مرحله‌ی تحکیم خانواده به این معنی که در حال حاضر کشور در موضوعات مربوط به زوجیت دچار آسیب و مسئله است وپژوهش‌ها و پیمایش‌های اجتماعی این موضوع را تأیید می‌کند از جمله: آسیب و اختلال جدی در ازدواج و سن ازدواج، عمومیت ازدواج، نرخ طلاق، الگوهای همسرگزینی، اشکال جدید زوجیت(مرادی، 1400، صص239-233) برای این مسئله مصاحبه‌شوندگان علل متعددی بیان کرده‌اند از جمله: خلط نقش‌ها و وظایف زن و مرد و حقوق و تکالیف زن و شوهر، بوجود آمدن گرایشات فمینیستی در زنان در مقابل نقش همسری، آسیب دیدن به زن به عنوان محور خانواده، ایجاد اختلاف و تعارض بین زن و شوهر و عدم توانایی زوجین در مدیریت و رفع تعارضات، حرکت خانواده به سمت فرداگرایی در مقابل جمع گرایی.

 

  1. مسائل و بحران‌های تربیتی: این مسئله نیز منطبق بر چارچوب عملی و تفکری زیمرمن است: سرکشی کودکان در برابر والدین تا جایی که والدین در بزرگ کردن و تربیت فرزندان درمانده می‌شوند و شیوع بزهکاری جوانان؛ همچنین رگه‌هایی از آسیب دیدن نظام زوجیت خانواده در آن دیده می‌شود. به تعبیری دقیق‌تر وقتی زن و شوهر نتوانند تعاملی مناسب با هم برقرار کنند در نتیجه اولین موضوعی که آسیب می‌بیند کارکرد تربیتی خانواده است؛ خانواده و پدر و مادری که باید مظهر اقتدار و مدیر و ناظمی مهربان و توانمند در خانه باشند، دیگر جایگاهی ندارند و دائم درگیر بحران‌های تربیتی مختلفی با فرزندان خود می‌شوند که ناتوان از حل آن هستند؛ البته از نظر مصاحبه‌شوندگان این مسئله علل دیگری نیز دارد از جمله: کاهش نقش مادری مادران در خانواده امروز به واسطه نهادها وسازمان‌های اجتماعی‌ای مثل مهدهای کودک و رشد و تربیت کودکان در بستری غیر از خانواده، غفلت خانواده‌ها در واگذاری امر تربیت به نهادهای جایگزین و ضعف این نهادها و معلمان و مربیان در امر تربیتی، بوجود آمدن دوگانگی تربیتی در کودک به دلیل تعارض در آموزه‌های تربیتی مدرسه و خانواده و عدم کفایت نهادهای مدرن و جایگزن نهاد خانواده در تربیت فرزندان، آگاه نبودن والدین به اصول و مهارت‌های تربیتی و ناهماهنگی در تربیت فرزندان دختر و پسر، عدم تربیت مسئولانه فرزندان.

 

  1. مسئله نظارت و کنترل اجتماعی: یکی از مهم‌ترین مسائل کارکردی خانواده، مسئله نظارت وکنترل اجتماعی است. این بُعد از کارکرد خانواده، از تأثیرات اعضاى خانواده بر یکدیگر شکل مى‏یابد. اعضاى خانواده مى‏توانند بر رفتار یکدیگر نظارت و کنترل کنند. نظارت و کنترل با سبک صحیح و ابزارهاى مناسب مى‏تواند موجب سازندگى و بالندگى اعضاى خانواده شود و در مقابل، سبک‏هاى کنترل غلط، بى‏تفاوتى، بى‏نظمى و تنبلى را بر خانواده حاکم مى‏نماید(حسینی، 1388، ص109). این مسئله معلول از بین رفتن شبکه خویشاوندی خانوادگی است. شبکه‌ای که قبلا خانواده و اعضای آن در کنار دریافت حمایت و مراقبت، تحت نظارت بودند و مستقیم و غیرمستقیم از بسیاری از آسیب‌های اجتماعی جلوگیری می‌کردند که متأسفانه در عصر حاضر و با از بین رفتن خانواده گسترده و شکل‌گیری خانواده هسته‌ای این خودنظارتی و خودکنترلی خانوادگی و خویشاوندی از بین رفته است که از دیدگاه مصاحبه شوندگان علل مختلفی دارد از جمله: از بین رفتن شبکه ارتباط بین نسلی و یا چند نسلی در خانواده، گسیختگی ارتباطات خانوادگی و فامیلی، آسیب دیدن کارکرد ارتباطی بین نسل‌ها، آسیب دیدن ارتباطات خویشاندی و جایگزین شدن روابط خارج از چارچوب از جمله پیامدهای این مسئله می‌باشد.

 

  1. مسئله هویتی: مهم‌ترین کارکرد خانواده انتقال فرهنگ و میراث فرهنگی در چارچوب ارتباطات خانوادگی گسترده است که منجر به تولید هویت در همه ابعاد آن می‌شود. وقتی این ارتباطات دچار اختلال می‌شود و یا با قطعی روبرو می‌شود، کودکان دچار اختلال هویتی و فرهنگی می‌شود. دیگر مادربزرگ و پدربزرگ برای کودکان داستان و شعر نمی‌خوانند، دیگر فامیل دورهم جمع نمی‌شوند و آیین‌های ملی و مذهبی را جشن نمی‌گیرند و کودک با خلا ارتباطی مواجه شده و این خلا را با پناه بردن به فضای مجازی و گروه‌های دوستی به طور دیگری جبران می‌کند. علل و پیامدهای این مسئله عبارتند از جایگزین شدن نهادهای موازی خانواده در موضوع ارتباطات، تولید قصه و قصه‌گویی توسط رسانه‌ها (حاکمیت نهادهای رسانه ای)، تولید بازی و بازی با بچه‌ها توسط سازمان‌های اجتماعی، آسیب دیدن کارکرد ارتباطی بین والدین و فرزندان، شکاف نسلی، آسیب وارد شدن به کارکرد فرهنگی نهاد خانواده بواسطه جنگ نرم دشمن.
  2. مسئله آرمش و امنیت اجتماعی: در آیات قرآن هدف از تشکیل خانواده آرامش معرفی شده است و خدای متعال آینه تمام نما، واقعی و انحصاری آرامش است. انسان در جستجوی گمشده خویش به سوی او شتافته و آرام می‌گیرد. آرامش این نماد کمال از طریق حکمت تحقق می‌یابد. به اعتقاد روانشناسان، آرامش و اطمینانی که برای همسران و حتی اعضای دیگر خانواده در محیط خانواده بهنجار ایجاد می‌شود، در هیچ جایی حاصل نمی‌شود و محیط آن، امن‌ترین و رضایت بخش‌ترین بستربرای ارضای نیازهای روانی، به ویژه تأمین آرامش روانی است. محبت، غمخواری و پذیرش یکدیگر که از مهم‌ترین مؤلفه‌ها و ضروریات زندگی اجتماعی است، به بهترین وجهی در خانواده تأمین می‌شود.(معارف و قماشی، 1395، ص100) یکى از نیازهاى اساسى اعضاى خانواده، نیازهاى عاطفى و هیجانى آن‌هاست که عبارتند از: دوست داشتن، مورد محبت قرار گرفتن، عشق ورزیدن به دیگران، مورد حمایت قرار گرفتن از سوى اعضاى خانواده، شاد شدن به وسیله اعضاى خانواده و شاد کردن آن‌ها و مانند این‌ها. (حسینی، 1388، ص108) خانواده در گام اول آرامش و امنیت و سلامت روانی را برای اعضای خود به ارمغان می‌آورد و به نیازهای مذکور پاسخ می‌دهد و در گام دوم پیامد این آرامش و امنیت و سلامت روانی در جامعه سرریز خواهد کرد، اما در اثر مسائل بوجود آمده برای خانواده در زوجیت، تربیت، هویت و نظارت اعضای خانواده آرامش و امنیت و سلامت روانی‌شان با اختلال مواجه شده و به جامعه منتقل کرده است.
  3. مسئله کمیت جمعیت: از دیگر مسائل کارکردی که نظام خانواده در ایران با آن مواجه است، بحران جمعیت و فرزندآوری است. به عقیده نظریه پردازان حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و...«جمعیت» یکی از مولفه‌های اصلی قدرت در هر جامعه‌ای است. جمعیت همواره از مهم‌ترین ارکان جوامع انسانی و اساس شکل‌گیری تمدن‌ها بوده است و اقتدار و ثبات کشورها علاوه بر بزرگی سرزمین و امکانات تحت اختیارشان، با تعداد نفوس آن‌ها نیز ارزیابی می‌شود. جوامع پرجمعیت عموما موفق به حفظ استقلال خود هستند و تمدن‌های بزرگ و پایدار متعلق به ملت‌های بزرگ و توانمند است. جمعیت در کشورهایی که از منابع زیرزمینی و روزمینی و موقعیت استراتژیکی برخوردارند؛ جزو ارکان و اصلی و راهبردی آن‌ها محسوب می‌شود(حسینی، 1394، ص16). جمعیت به عنوان پایه‌ی تامین امنیت و استقلال کشورها و یکی از مهم‌ترین عوامل سازنده‌ی قدرت ملی است و با توجه به اینکه دانشمندان علوم دفاعی، قریب به اتفاق، نیروی انسانی را مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین عامل در معادلات نظامی می‌دانند، جمعیت جوان به عنوان مهم‌ترین بخش از نیروی انسانی، جایگاهی به مراتب تأثیرگذارتر در ساخت اقتدار ملی و بازدارندگی نظامی ایفا می‌کند(خاتونی، 1393). در نتیجه جمعیت در شکل‌گیری ساخت‌های درونی قدرت، اقتدار ملی و رشد و پیشرفت کشور بسیار مهم و حیاتی است. نهایتاً این مسئله نیز با چارچوب علمی زیمرمن انطباق دارد و به این موضوع اشاره می‌کند: کاهش تعداد فرزندان، فساد نسل و کاهش ارج و منزلت والدین وابوت در جامعه.

این مسائل در یک تجمیع و هم‌افزایی منجر به آثار نامطلوبی برای جامعه خواهند شد که ابتدا منجر به بحران مشروعیت خانواده و در نهایت منجر به نابودی و فروپاشی خانواده خواهند شد و پیامد اصلی آن برای کارکرد اصلی خانواده یعنی تمدن‌سازی است و لذا این موارد جز اصلی‌ترین مسائل کارکردی نهاد خانواده می‌باشند.

 

 

 

نتیجه‌گیری و پیشنهاد‌ها

در موضوع کارکردهای خانواده تاکنون مباحث زیادی صورت گرفته است اما در این مقاله با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان موضوع و تحلیل مضمون آن، کارکردهای مهمی را برای خانواده و جامعه احصا و تعریف کرد که توجه به آن‌ها ضروری و نجات بخش برای جامعه و آینده بشری خواهد بود. اگر هدف نهایی بشریت را دستیابی به سعادت و ایجاد تمدنی انسانی برای همه‌ی انسان‌ها در نظر بگیریم، این نهاد خانواده است که انسان و جامعه را به این هدف نیل خواهد داد و لذا اصلی‌ترین کارکرد خانواده و تمدن سازی است؛ در این مسیر بایستی نهاد خانواده پیش‌نیازهای کارکردی را برای تمدن‌سازی فراهم کند که در نهایت به سمت ایجاد تمدنی انسانی حرکت شود، این پیش نیازها عبارتند از کارکرد امنیت سازی، جمعیت سازی، فرهنگ‌سازی، حل کنندگی، انسان‌سازی، جامعه سازی. اما در مسیر رسیدن به تمدن انسانی، نهاد خانواده در جامعه‌ی کنونی ما دچار مسائل کارکردی نامطلوبی شده است که عواقب خوبی برای آینده جامعه ندارد، و در صورت عدم تدبیر و حل این مسائل تزلزل و فروپاشی خانواده و در مسیر حرکت به سمت تمدن‌سازی موانع جدی پدید می‌آید. این مسائل عبارتند از مسئله زوجیت، مسائل و بحران‌های تربیتی، مسئله نظارت وکنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرمش و امنیت اخلاقی، مسئله کمیت جمعیت. در این مرحله ضروری است که حاکمیت به عنوان حفظ کننده نظام اجتماعی در راستای رفع این مسائل کارکردی قدم بردارد تا عواقب آن گریبان‌گیر جامعه نشود. به نظر می‌رسد توجه به کارکردهای اصلی احصا شده در قالب راهکار می‌تواند به این مهم بینجامد.

 

 

 

فهرست منابع

قرآن کریم

ابراهیم نجفی، و حسین احمدی. ۱۳۹۱. «اهمیت، نقش و کارکرد خانواده از دیدگاه اسلام و بررسی جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، تهران: خانواده و پژوهش، بهار 1391 - شماره 14.

اسماعیل چراغی کوتیانی. ۱۳۸۸. «رویکرد اسلام به چهار کارکرد مهم خانواده»، قم: معرفت تیر 1388 - شماره 139.

آراسته‌خو، محمد (1381). کتاب نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی و اجتماعی. تهران: چاپبخش.

آرام، محمدرضا(1397)،بررسی محوریت نهاد خانواده در تمدن سازی،چهارمین همایش ملی تمدن نوین اسلامی، تهران،https://civilica.com/doc/958982

آزادارمکی، تقی. (۱۳۸۶). جامعه‌شناسی خانواده ایرانی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).

آزادارمکی، تقی. (۱۳88). نظریه‌های جامعه شناسی. تهران: سروش.

آزادارمکی، تقی. (۱۳97). کتاب تغییرات، چالش‌ها و آینده خانواده ایرانی. تهران: تیسا.

بستان، حسین. (1383). اسلام و جامعه شناسی خانواده، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

بستان، حسین. (1389). خانواده در اسلام. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

بیرو، آلن (1380). فرهنگ علوم اجتماعی (انگلیسی - فرانسه - فارسی). مترجم: باقر ساروخانی. تهران: کیهان.

پهلوان، چنگیز( 1388)،فرهنگ و تمدّن، تهران: نی.

تقوی، نعمت‌اله(1374). درآمدی بر جامعه شناسی خانواده. تهران: آیدین

ت‍وس‍ل‍ی، غلام‌ع‍ب‍اس(1384). نظریه‌های جامعه شناسی. تهران: سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها(سمت).

حریری، نجلا(1385). اصول و روش‌های پژوهش کیفی. تهران: ناشر: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات

حسینی‌مجرد، اکرم، 1392، جمعیت ایران، افزایش یا کاهش. تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان.

خدادادی، پوران ؛ میرمحمدی، سید ضیاءالدین؛ واعظی، محمدجواد؛ «آثار تمدنی خانواده مستحکم در سیره معصومان علیهم‌السلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز 1401 شماره 48

داود حسینی. ۱۳۸۸. «کارکرد خانواده از دیدگاه روان شناسی با نگرش به منابع اسلامی»، قم: معرفت اسفند 1388 - شماره 147.

دهخدا، علی اکبر(1377). لغت نامه، تألیف : علی اکبر دهخدا ؛ زیر نظر : محمد معین ، جعفر شهیدی ؛ [با نظارت] موسسه لغت نامه دهخدا، تهران : دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ : روزنه

رامین مرادی. ۱۴۰۰. «تحلیل سیاست‌های فرهنگی خانواده در ایران پس از انقلاب»، تهران: مطالعات فرهنگ - ارتباطات بهار 1400 - شماره 85

روشه، گی (1376). جامعه‌شناسی تالکوت پارسونز. مترجم: عبدالحسین نیک‌گهر. تهران: نشر نی.

ریتزر، جورج ‌(1389). نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر. مترجم: محسن ثلاثی. تهران: نشر علمی.

زمانی، علی اکبر. (1386). نقش و کارکرد نهاد خانواده در تأمین امنیت اجتماعی. دانش انتظامی، 9(2)، 63-86.SID. https://sid.ir/paper/100516/fa

ساروخانی، باقر. (1389). مقدمه‌ای بر جامعه شناسی خانواده، تهران: انتشارات سروش.

سالاری فر، محمدرضا. (1384). خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، تهران، سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها(سمت).

سلطان محمدی، فاطمه (1390). باز خوانی اصول و مبانی لازم در تحکیم بنیان خانواده با رویکردی بر آموزه‌های قرآنی ، کتاب اندیشه‌های راهبردی، زن و خانواده. تهران دبیرخانه نشست اندیشه‌های راهبردی.

شعیب رشیدی، سید حسام الدین حسینی، و موسی شهریاری. ۱۴۰۰. «بررسی تطبیقی مفهوم و کار ویژه‌های خانواده در الگوی اسلامی و غربی»، تهران: علوم اجتماعی شوشتر سال پانزدهم بهار 1400 شماره 1.

شیخی، محمدتقی(1388). تهران: شرکت سهامی انتشار.

صالحه شریفی. ۱۳۹۰. «نگرش اسلام و فمینیسم به کارکردهای نهاد خانواده»، قم: پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده تابستان 1390.

عبدالرحمان بن خلدون، مقدّمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادى، انتشارات علمى فرهنگى، 1369، ج 1.

فروتن، یعقوب، 1392، چالش‌های خانوادۀ معاصر و نوگرایی با تأکید بر طلاق در فرآیند گذار جمعیتی

فلیک، اووه (1387). کتاب درآمدی بر تحقیق کیفی. مترجم‌هادی جلیلی. تهران: نشر نی.

کارگر، رحیم، 1395، شناسایی مسائل اساسی تحکیم خانواده در ایران (با تأکید بر تغییرات ارزشی در آینده)

کافی، مجید (1385). مبانی جامعه‌شناسی. تهران: المرکز العالمی‌ للدراسات‌ الاسلامیه

کرایب، یان (1389). نظریه اجتماعی کلاسیک. مترجم: شهناز مسمی‌پرست. تهران: آگه .

کوئن، بروس (1370)، درآمدی به جامعه‌شناسی (ترجمه‌ی محسن ثلاثی)، نشر فرهنگ معاصر.

  مجید معارف، و احمد قماشچی. ۱۳۹۵. «عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام)»، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان و خانواده، مطالعات راهبردی زنان زمستان 1395 - شماره 74

محمدپور، احمد؛ رسول صادقی؛ مهدی رضایی و لطیف پرتوی (1388). «سنت، نوسازی و خانواده: مطالعه تداوم و تغییرات خانواده در اجتماع‌های ایلی با استفاده از رهیافت روش تحقیق ترکیبی«، پژوهش زنان، شماره:4.

معارف، مجید، و قماشچی، احمد. (1395). عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س). مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، 19(74 )، 93-124.

. SID. https://sid.ir/paper/93919/fa

زاهدی، محمدجواد، نایبی، هوشنگ، دانش، پروانه، و نازک تبار، حسین. (1394). فرآیند نوسازی و ظهور مسائل جدید در خانواده. رفاه اجتماعی، 15(56)، 7-37. SID. https://sid.ir/paper/56455/fa

النوری الطبرسی، الشیخ حسین(1366) مستدرک الوسائل ، ج14، قم: مؤسسه آل البیت(ع).

هاشمی‌مزرعه، سیدعلی(1388) شاخصه‌های فرهنگی جامعه مطلوب از دیدگاه قرآن و روایات، پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) (1388) [کارشناسی ارشد ناپیوسته] استاد راهنما: محمود تقی زاده داوری محمود تقی زاده داوری ، استاد مشاور 1: کریم خان محمدی کریم خان محمدی.

 

Zimmerman, Carle(1947), family and civilization , New York : Harper.

Boyatzis, R. E. (1998). Transforming qualitative information: Thematic analysis and code development. Sage Publications, Inc.

Attride-Stirling, Jennifer(2001) Thematic networks: an analytic tool for qualitative research. Qualitative Research, 1, 385-405.

 

 

|||

 

[1]. پژوهشگر، دانشگاه جامع امام حسین(ع)، تهران، ایران

haghighimohsen1@gmail.com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[2]. نهاد اجتماعی مجموعه‌ی هنجارها و ارزش‌هایی است که توسط افراد یا اعضای جامعه به عنوان قرارداد پذیرفته شده و افراد جامعه کارکردهای خود را براساس و در قالب این نهادها دنبال می‌نمایند. از این رو نهادهای اجتماعی لازمه‌ی برطرف کردن و ارضای نیازهای اجتماعی است. نهادهای اجتماعی همچنین روابط اجتماعی را بین افراد و اعضای گروه میسر و امکان‌پذیر می‌نمایند. مهم‌ترین ویژگی نهادهای اجتماعی عبارت است از:

  1. نهادهای اجتماعی ابزارهای کنترل‌کننده‌ی افراد هستند
  2. نهادهای اجتماعی مبتنی بر فعالیت‌های جمعی افراد می‌باشند.
  3. نهادها دارای روش‌ها و شیو‌ه‌هایی مشخص می‌باشند که براساس آداب و سنن شکل می‌گیرد.
  4. به دلیل این‌که نهادهای اجتماعی ریشه‌های ارزشی، فرهنگی و اجتماعی دارد نسبت به سایر ابزار کنترل اجتماعی از ثبات بیشتری برخوردار است.
  5. هر نهاد اجتماعی دارای قوانین است که افراد جامعه می‌باید از آن‌ها اطاعت کنند(شیخی، 1380، صص32-30).

[3]. Adaptation

[4]. Goal Attainment

[5]. Integration

[6]. Latency

[7]. Aberle- D. F

[8]. Meuser and Nagel

[9]. Basic

[10]. Organizing

[11]. Global

[12]. https://motahari.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AE %D8 %A7 %D9 %86 %D9 %88% D8% A7% D8% AF %D9 %87 -%D9 %88- %D8 %AA %D9 %85 %D8 %AF %D9 %86 %E2 %80 %8C %D8 %B3 %D8 %A7 %D8 %B2 %DB %8C-%D8 %AF %D8 %B1-%D8 %A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B4/

Smiley face

  1. فهرست منابع

    قرآن کریم

    ابراهیم نجفی، و حسین احمدی. ۱۳۹۱. «اهمیت، نقش و کارکرد خانواده از دیدگاه اسلام و بررسی جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، تهران: خانواده و پژوهش، بهار 1391 - شماره 14.

    اسماعیل چراغی کوتیانی. ۱۳۸۸. «رویکرد اسلام به چهار کارکرد مهم خانواده»، قم: معرفت تیر 1388 - شماره 139.

    آراسته‌خو، محمد (1381). کتاب نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی و اجتماعی. تهران: چاپبخش.

    آرام، محمدرضا(1397)،بررسی محوریت نهاد خانواده در تمدن سازی،چهارمین همایش ملی تمدن نوین اسلامی، تهران،https://civilica.com/doc/958982

    آزادارمکی، تقی. (۱۳۸۶). جامعه‌شناسی خانواده ایرانی. تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت).

    آزادارمکی، تقی. (۱۳88). نظریه‌های جامعه شناسی. تهران: سروش.

    آزادارمکی، تقی. (۱۳97). کتاب تغییرات، چالش‌ها و آینده خانواده ایرانی. تهران: تیسا.

    بستان، حسین. (1383). اسلام و جامعه شناسی خانواده، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

    بستان، حسین. (1389). خانواده در اسلام. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

    بیرو، آلن (1380). فرهنگ علوم اجتماعی (انگلیسی - فرانسه - فارسی). مترجم: باقر ساروخانی. تهران: کیهان.

    پهلوان، چنگیز( 1388)،فرهنگ و تمدّن، تهران: نی.

    تقوی، نعمت‌اله(1374). درآمدی بر جامعه شناسی خانواده. تهران: آیدین

    ت‍وس‍ل‍ی، غلام‌ع‍ب‍اس(1384). نظریه‌های جامعه شناسی. تهران: سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها(سمت).

    حریری، نجلا(1385). اصول و روش‌های پژوهش کیفی. تهران: ناشر: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات

    حسینی‌مجرد، اکرم، 1392، جمعیت ایران، افزایش یا کاهش. تهران: شورای فرهنگی اجتماعی زنان.

    خدادادی، پوران ؛ میرمحمدی، سید ضیاءالدین؛ واعظی، محمدجواد؛ «آثار تمدنی خانواده مستحکم در سیره معصومان علیهم‌السلام»، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز 1401 شماره 48

    داود حسینی. ۱۳۸۸. «کارکرد خانواده از دیدگاه روان شناسی با نگرش به منابع اسلامی»، قم: معرفت اسفند 1388 - شماره 147.

    دهخدا، علی اکبر(1377). لغت نامه، تألیف : علی اکبر دهخدا ؛ زیر نظر : محمد معین ، جعفر شهیدی ؛ [با نظارت] موسسه لغت نامه دهخدا، تهران : دانشگاه تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ : روزنه

    رامین مرادی. ۱۴۰۰. «تحلیل سیاست‌های فرهنگی خانواده در ایران پس از انقلاب»، تهران: مطالعات فرهنگ - ارتباطات بهار 1400 - شماره 85

    روشه، گی (1376). جامعه‌شناسی تالکوت پارسونز. مترجم: عبدالحسین نیک‌گهر. تهران: نشر نی.

    ریتزر، جورج ‌(1389). نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر. مترجم: محسن ثلاثی. تهران: نشر علمی.

    زمانی، علی اکبر. (1386). نقش و کارکرد نهاد خانواده در تأمین امنیت اجتماعی. دانش انتظامی، 9(2)، 63-86.SID. https://sid.ir/paper/100516/fa

    ساروخانی، باقر. (1389). مقدمه‌ای بر جامعه شناسی خانواده، تهران: انتشارات سروش.

    سالاری فر، محمدرضا. (1384). خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، تهران، سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها(سمت).

    سلطان محمدی، فاطمه (1390). باز خوانی اصول و مبانی لازم در تحکیم بنیان خانواده با رویکردی بر آموزه‌های قرآنی ، کتاب اندیشه‌های راهبردی، زن و خانواده. تهران دبیرخانه نشست اندیشه‌های راهبردی.

    شعیب رشیدی، سید حسام الدین حسینی، و موسی شهریاری. ۱۴۰۰. «بررسی تطبیقی مفهوم و کار ویژه‌های خانواده در الگوی اسلامی و غربی»، تهران: علوم اجتماعی شوشتر سال پانزدهم بهار 1400 شماره 1.

    شیخی، محمدتقی(1388). تهران: شرکت سهامی انتشار.

    صالحه شریفی. ۱۳۹۰. «نگرش اسلام و فمینیسم به کارکردهای نهاد خانواده»، قم: پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده تابستان 1390.

    عبدالرحمان بن خلدون، مقدّمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادى، انتشارات علمى فرهنگى، 1369، ج 1.

    فروتن، یعقوب، 1392، چالش‌های خانوادۀ معاصر و نوگرایی با تأکید بر طلاق در فرآیند گذار جمعیتی

    فلیک، اووه (1387). کتاب درآمدی بر تحقیق کیفی. مترجم‌هادی جلیلی. تهران: نشر نی.

    کارگر، رحیم، 1395، شناسایی مسائل اساسی تحکیم خانواده در ایران (با تأکید بر تغییرات ارزشی در آینده)

    کافی، مجید (1385). مبانی جامعه‌شناسی. تهران: المرکز العالمی‌ للدراسات‌ الاسلامیه

    کرایب، یان (1389). نظریه اجتماعی کلاسیک. مترجم: شهناز مسمی‌پرست. تهران: آگه .

    کوئن، بروس (1370)، درآمدی به جامعه‌شناسی (ترجمه‌ی محسن ثلاثی)، نشر فرهنگ معاصر.

      مجید معارف، و احمد قماشچی. ۱۳۹۵. «عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام)»، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان و خانواده، مطالعات راهبردی زنان زمستان 1395 - شماره 74

    محمدپور، احمد؛ رسول صادقی؛ مهدی رضایی و لطیف پرتوی (1388). «سنت، نوسازی و خانواده: مطالعه تداوم و تغییرات خانواده در اجتماع‌های ایلی با استفاده از رهیافت روش تحقیق ترکیبی«، پژوهش زنان، شماره:4.

    معارف، مجید، و قماشچی، احمد. (1395). عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س). مطالعات راهبردی زنان (کتاب زنان)، 19(74 )، 93-124.

    . SID. https://sid.ir/paper/93919/fa

    زاهدی، محمدجواد، نایبی، هوشنگ، دانش، پروانه، و نازک تبار، حسین. (1394). فرآیند نوسازی و ظهور مسائل جدید در خانواده. رفاه اجتماعی، 15(56)، 7-37. SID. https://sid.ir/paper/56455/fa

    النوری الطبرسی، الشیخ حسین(1366) مستدرک الوسائل ، ج14، قم: مؤسسه آل البیت(ع).

    هاشمی‌مزرعه، سیدعلی(1388) شاخصه‌های فرهنگی جامعه مطلوب از دیدگاه قرآن و روایات، پایان‌نامه: باقرالعلوم(ع) (1388) [کارشناسی ارشد ناپیوسته] استاد راهنما: محمود تقی زاده داوری محمود تقی زاده داوری ، استاد مشاور 1: کریم خان محمدی کریم خان محمدی.

     

    Zimmerman, Carle(1947), family and civilization , New York : Harper.

    Boyatzis, R. E. (1998). Transforming qualitative information: Thematic analysis and code development. Sage Publications, Inc.

    Attride-Stirling, Jennifer(2001) Thematic networks: an analytic tool for qualitative research. Qualitative Research, 1, 385-405.

     

     

    |||

     

    [1]. پژوهشگر، دانشگاه جامع امام حسین(ع)، تهران، ایران

    haghighimohsen1@gmail.com

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    [2]. نهاد اجتماعی مجموعه‌ی هنجارها و ارزش‌هایی است که توسط افراد یا اعضای جامعه به عنوان قرارداد پذیرفته شده و افراد جامعه کارکردهای خود را براساس و در قالب این نهادها دنبال می‌نمایند. از این رو نهادهای اجتماعی لازمه‌ی برطرف کردن و ارضای نیازهای اجتماعی است. نهادهای اجتماعی همچنین روابط اجتماعی را بین افراد و اعضای گروه میسر و امکان‌پذیر می‌نمایند. مهم‌ترین ویژگی نهادهای اجتماعی عبارت است از:

    1. نهادهای اجتماعی ابزارهای کنترل‌کننده‌ی افراد هستند
    2. نهادهای اجتماعی مبتنی بر فعالیت‌های جمعی افراد می‌باشند.
    3. نهادها دارای روش‌ها و شیو‌ه‌هایی مشخص می‌باشند که براساس آداب و سنن شکل می‌گیرد.
    4. به دلیل این‌که نهادهای اجتماعی ریشه‌های ارزشی، فرهنگی و اجتماعی دارد نسبت به سایر ابزار کنترل اجتماعی از ثبات بیشتری برخوردار است.
    5. هر نهاد اجتماعی دارای قوانین است که افراد جامعه می‌باید از آن‌ها اطاعت کنند(شیخی، 1380، صص32-30).

    [3]. Adaptation

    [4]. Goal Attainment

    [5]. Integration

    [6]. Latency

    [7]. Aberle- D. F

    [8]. Meuser and Nagel

    [9]. Basic

    [10]. Organizing

    [11]. Global

    [12]. https://motahari.ir/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%AE %D8 %A7 %D9 %86 %D9 %88% D8% A7% D8% AF %D9 %87 -%D9 %88- %D8 %AA %D9 %85 %D8 %AF %D9 %86 %E2 %80 %8C %D8 %B3 %D8 %A7 %D8 %B2 %DB %8C-%D8 %AF %D8 %B1-%D8 %A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%B4