عدالت جنسیتی در آرمان‌شهر اسلامی (با تاکید بر نگاه قرآنی به موضوع)

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، تهران، ایران

2 دکترا، جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران

3 دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران

چکیده

بحث جنسیت از مقولات مهم تمدنی است که اسلام نیز در قالب مفهوم عدالت جنسیتی بدان توجه داشته است. عدالت ‌جنسیّتی پدیده‌ای است که رشد و تعالی فرد، بنیان خانواده و سلامت جامعه را تضمین می‌کند. این پژوهش با هدف مطالعه عدالت ‌جنسیّتی در آرمان‌شهر اسلامی، از منظر قرآن کریم با روش تلفیقی (کمّی و کیفی) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل آیات قرآن (6236آیه) است. داده‌های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارEXCEL و MAXQDA مورد بررسی و تحلیل واقع شد. نتایج یافته‌ها نشان داد، از منظر قرآن تفاوتی بین زن و مرد از لحاظ آفرینش و سرشت آنها وجود ندارد و زن و مرد در ابعاد مختلف عدالت ‌جنسیّتی حقوق و تکالیف یکسانی دارند. ابعاد شناسایی شده عدالت ‌جنسیّتی در آیات قرآن عبارتند از: 1.عدالت در آفرینش زن و مرد، 2.عدالت در مالکیّت، 3.عدالت در آزادی عمل، 4.عدالت در حقوق متقابل همسر. همچنین با شمارش واژگان جنسیّتی مشخص شد، 80 آیه مربوط به جنس مرد در و 73 آیه مربوط به جنس زن، آمده است. از منظر قرآن راهکارهای تحقق عدالت جنسیّتی در آرمان‌شهر اسلامی عبارتند از: ترویج معنویّت در خانواده، حسن معاشرت، مشورت و همفکری، صداقت و اعتماد، تقسیم کار و تعاون، کنترل غیر رسمی.

کلیدواژه‌ها


 

 

عدالت جنسیتی در آرمان‌شهر اسلامی (با تأکید بر نگاه قرآنی)

 

سیدمحمد رشیدی آل‌هاشم[1] | پرویز صبوری‌کزج[2] | جواد صبوری کزج[3]

 

چکیده

بحث جنسیت از مقولات مهم تمدنی است که اسلام نیز در قالب مفهوم عدالت جنسیتی بدان توجه داشته است. عدالت ‌جنسیّتی پدیده‌‌ای است که رشد و تعالی فرد، بنیان خانواده و سلامت جامعه را تضمین می‌کند. این پژوهش با هدف مطالعه عدالت ‌جنسیّتی در آرمان‌‌شهر اسلامی، از منظر قرآن کریم با روش تلفیقی (کمّی و کیفی) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل آیات قرآن (6236 آیه) است. داده‌های گردآوری شده با استفاده از نرم‌افزارEXCEL  و  MAXQDA مورد بررسی و تحلیل واقع شد. نتایج یافته‌ها نشان داد، از منظر قرآن تفاوتی بین زن و مرد از لحاظ آفرینش و سرشت آنها وجود ندارد و زن و مرد در ابعاد مختلف عدالت ‌جنسیّتی حقوق و تکالیف یکسانی دارند. ابعاد شناسایی شده عدالت ‌جنسیّتی در آیات قرآن عبارت‌اند از:

  1. عدالت در آفرینش زن و مرد،
  2. عدالت در مالکیّت،
  3. عدالت در آزادی عمل،
  4. عدالت در حقوق متقابل همسر.

همچنین با شمارش واژگان جنسیّتی مشخص شد، 80 آیه مربوط به جنس مرد در و 73 آیه مربوط به جنس زن، آمده است. از منظر قرآن راهکارهای تحقق عدالت جنسیّتی در آرمان‌شهر اسلامی عبارت‌اند از: ترویج معنویّت در خانواده، حسن معاشرت، مشورت و همفکری، صداقت و اعتماد، تقسیم کار و تعاون، کنترل غیر رسمی.

کلیدواژه‌‌ها: آرمان‌‌شهر اسلامی، قرآن، عدالت ‌جنسیّتی، زن و مرد، خانواده

 

 

مقدمه و بیان مسئله

نگاه به جنسیت مقوله پر اهمیتی در حوزه رویکرد تمدنی محسوب می‌‌گردد. به تعبیر دیگر هر تمدنی، یک رویکرد به خصوص در حیطه جنسیت داشته است. قرآن به عنوان یکی از منابع چهارگانه اسلامی (قرآن، سنت، اجماع و عقل) است و از این جهت نگاه قرآن به موضوعات می‌‌تواند ما را به رویکرد اسلامی و به تبع آن نگاه تمدنی و آرمان‌‌شهری بدان موضوع نزدیک کند. از این جهت این مقاله سعی دارد که بحث جنسیت را از منظر قرآن کریم و در قالب مفهوم «عدالت جنسیتی» پیگیری کند. مطالعه منظر قرآن کریم به مفهوم عدالت جنسیتی می‌‌تواند به عنوان یک راهنما و الگو برای آرمان‌‌شهر اسلامی در حیطه موضوع جنسیت و خانواده مطرح گردد.

خانواده تنها نهاد فطری، اجتماعی و جاودانه بشری است که رشد و تعالی فرد و سلامت اجتماعی جامعه را تضمین می‌‌کند. چنان‌‌چه، خانواده به عرصه کشاکش قدرت و سلطه تبدیل شود و بین اعضای آن عدالت‌طلبی، ایثار و همدلی نباشد، شاهد انواع آسیب‌های اجتماعی از جمله خشونت در خانواده، کالایی شدن زن، پدیده طلاق، خیانت ، فرزندان نامشروع، فرار از خانه، ازدواج سفید و... خواهیم شد. فوکو معتقد است؛ «هرجا قدرت است، مقاومت هست» (ترنر،1394: 124) و هرجا مقاومت هست رابطه فرادستی و فرودستی، رقابت و حسادت در تعاملات نمود می‌یابد. خانواده پویا و بانشاط که قرآن از آن به «محل آرامش» انسان یاد می‌‌کند، زمانی می‌‌تواند کارکردهای اجتماعی و فردی خود را ایفاء نماید که تعاملات اجتماعی بین اعضاء مبتنی بر«عدالت» باشد. حضرت علی(علیه‌السلام) مهم‌ترین کارکرد عدالت را قرار دادن هر چیز در جای خود می‌‌داند «العدل یضع الامور مواضعها» (حکمت:437). یکی از ابعاد عدالت که نقش مهمی در پویایی و نقش‌آفرینی مؤثر در خانواده دارد، «عدالت جنسیتی» است.

پدیده نابرابری و تبعیض جنسیّتی نشاط اجتماعی، حرمت فردی، ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد(گئوس :2012). به همین دلیل مجمع سازمان ملل، سال1975 م. را سال جهانی«زن» و فاصله سال‌های 1985-1975 را دهه « زنان: برابری، توسعه و صلح» نامید.

کشور ایران بر روی کمربند مردسالاری[4] [5]واقع شده و این امر نشان می‌دهد، به‌واسطه حاکمیّت ایدئولوژی مردسالاری پدیده‌هایی مانند خشونت علیه زنان، میزان بالای نرخ طلاق، تبعیض در اشتغال، سواد، سطح درآمد، بهداشت روزبه‌روز بیشتر می‌شود. براساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل، میانگین شاخص نابرابری جنسیّتی[6] (GII[7]) 160کشور جهان، در سال2017م. (0.346) است، در این رتبه‌بندی ایران با نمره (0.461) در رده 60 جهان قرار دارد.

مطالعات نشان می‌دهد، توجه به آموزهای دینی و نهادینه شدن تعالیم دینی در زندگی گروه‌ها و اجتماعات انسانی، نقش مهمی در حاکمیت عدالت و برابری جنسیتی دارد. کلین گورووا و هاولیک(2015)، در پروهشی با عنوان «مذهب و نابرابری جنسیّتی: وضعیت زنان در جوامع ادیان جهانی» تأثیر دینداری بر نابرابری جنسیّتی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی را مورد بررسی قرار دادند.

آنها دریافتند؛ مناطقی که اکثریت ساکنان آن بدون وابستگی مذهبی هستند، سطح نابرابری جنسیّتی پایین‌تر از جوامعی است که وابستگی مذهبی دارند. همچنین کشورهایی که مسیحی و بودایی هستند نسبت به کشورهای مسلمان و هندو از سطح نابرابری جنسیّتی پایینی برخوردارند.

اگرچه بحث جنسیّت و عدالت‌ جنسیّتی در آموزه‌های سایر ادیان جهان مورد بحث قرار گرفته، ولی پرداختن به عدالت ‌جنسیّتی از منظر قرآن کریم از این حیث اهمیت دارد که قرآن آخرین کتاب آسمانی و معجزه آخرین پیامبر خداوند که 23درصد جمعیت جهان(مسلمانان) آموزه‌های این کتاب عظیم را مبنای عمل در زندگی خود قرار می‌‌دهند. قرآن با یادآوری رفتارهای تبعیض‌آمیز اعراب جاهلی بین جنس زن و مرد، اهمیت پرداختن به موضوع عدالت جنسیتی را خاطر نشان می‌‌سازد. قرآن با نکوهش اعراب جاهلی که عزّت و افتخار را در داشتن پسر می‌دانستند و وقتی که صاحب دختر می‌شدند چهره‌شان برافروخته می‌‌شد[8](نحل:58). تا جایی که او را زنده به گور می‌کردند[9] (تکویر9-8)، به پیامبراسلام(صلوات‌اله‌وعلیه) به خاطر دختردار شدنش امر می‌‌کند که برای این [هدیه] برای پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن[10] (کوثر:2-1).

باتوجه به مطالب بیان شده، این پژوهش درصدد است تا آنچه خداوند در قرآن کریم پیرامون عدالت‌ جنسیّتی در اختیارمان قرار داده مورد بررسی و تحلیل قرار داده تا به این سؤالات پاسخ داده شود که در آرمان‌‌شهر اسلامی نوع نگاه به مقوله عدالت جنسیتی چگونه است؟ عدالت ‌جنسیّتی از منظر قرآن کریم چگونه است؟ از دیدگاه قرآن، کدام ابعاد برای عدالت ‌جنسیّتی ارائه شده است؟ قرآن چه راهکارهایی را برای عملیاتی شدن عدالت جنسیّتی در خانواده پیشنهاد می‌‌کند؟

پیشینه پژوهش

احمدزاده(1395)، پژوهشی که با عنوان «شاخص‌های کیفی عدالت از دیدگاه قرآن کریم» با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام داد با استناد به آیات قرآن، چهار شاخص عدالت را مقوله‌بندی کرد که عبارتند از:

1- عدالت فرهنگی، 2- عدالت اجتماعی، 3- عدالت اقتصادی، 4- عدالت سیاسی.

شریفی و لطفی(1392) در پژوهشی با عنوان«سبک زندگی خانوادگی در ‌قرآن و سنّت پیشوایان معصوم (ع)» که با روش کتابخانه‌ای انجام دادند نتیجه گرفتند: از منظر قرآن کریم و سنّت پیشوایان معصوم (ع)، باورها و اعتقادات نقشی اساسی در خانواده دارند و ازدواج را امر مقدّسی می‌داند و همگان را به این امر فرا خوانده است و به آن تشویق می‌نمایند و معیارهای تقوا، عقل، اخلاق نیک و همتایی در انتخاب همسر را مورد توجّه قرار می‌دهند و مدیریّت خانواده را به مرد و لزوم مسئولیّت‌پذیری اعضای خانواده نسبت به یکدیگر مخصوصاً مسئولیّت تربیت دینی پدر نسبت به فرزندان و همکاری زن و شوهر در خانه را ضروری می‌دانند و تأکید به رفتار شایسته با همسران و محبّت و مهرورزی نسبت به آنان می‌نمایند.

بروجردی علوی و همکاران (1393) در پژوهشی با عنوان« روابط خانوادگی از منظر قرآن» که با روش تحلیل محتوا انجام دادند نتیجه گرفتند: که علی‌رغم تأکید قرآن کریم بر اهمیّت زندگی خانوادگی، حمایت از زندگی مشترک، تربیت فرزند، انواع ارتباط و ... خداوند بین خود و انسان یک رابطة شخصی قائل است و خانواده و اموال همگی برای آزمایش انسان قرار داده شده است.

نوآوری این مقاله در پرداخت به مفهوم عدالت جنسیتی از منظر قرآن کریم است، این در حالی است که سایر مطالعات و پژوهش‌‌های نزدیک به این زمینه به‌طور اختصاصی به مفهوم عدالت جنسیتی نپرداخته‌‌اند. مقالات و پژوهش‌‌های صورت گرفته بر اساس روش‌‌های تحلیل محتوای کیفی و کتابخانه‌‌ای بوده‌‌اند اما روش این مقاله به‌صورت تلفیقی بوده و از این جهت نیز می‌‌تواند مورد توجه قرار گیرد.

ادبیات و مبانی پژوهش

واژه‌شناسان «عدل» را به معنای برابری، همسانی، همانند و مساوات گرفته و گفته‏اند عَدل و عِدل در معنی نزدیک ‌هم هستند، ولی عَدل در چیزی است که تساوی آن با بصیرت درک شود و عِدل در مورد چیزی است که تساوی آن با حس فهمیده شود. عدل، مساوات در جزاست(راغب اصفهانی،1383 :565). معنای عدالت و به تبع آن عدالت ‌جنسیّتی همواره مناقشه‌آمیز بوده و این مفهوم در طول تاریخ، قادر به طرح پرسش‌‌ها و ابهامات پایان‌ناپذیر بوده است؛ علامه جعفری درباره این معمای تاریخی می‌گوید:

«سؤال این است که ما می‌بینیم نوع بشر در جریان عبور از مراحل ساده به مراحل پیچیده‌تر، هراندازه که مسائل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و حقوقی، گسترده‌تر می‌شود، مسئله(جنسیّت) زن و مرد از حالت مسئله بودن به معما بودن مبدل می‌گردد» (جعفری،1385 :244).

فمنیست‌های لیبرال مفهوم عدالت را مرادف با «برابری[11] و تساوی» می‌دانند و عدالت ‌جنسیّتی یعنی برابری و تشابه زن و مرد در دسترسی به آنچه در جهان لذّت‌بخش است. زنان برای بهره‌مندی از این لذت باید توانمند گردند(گئوس،2012). فمینست های رادیکال، دیدگاهی تندتر نسبت به لیبرال‌ها دارند و معتقدند: زن موجودی برتر از مرد است که برای رهایی خود از سلطه مردان راهی جزء پیکار ندارند (ابوت و کلر،1395 :35).

نظریه‌های ارائه شده در خصوص تبعیض علیه زن، با توجه به انسان‌شناسی هرکدام از جامعه‌شناسان و اندیشمندان اجتماعی متفاوت است.

پارسونز معتقد است؛ زنان بنابر نقش بیولوژیک‌شان در تولید مثل، غریزه‌ای برای پرورش دیگران دارند و این غریزه، آن‌‌ها را برای ایفای نقشی «پراحساس» در خانواده‌ی هسته‌ای کاملاً شایسته می‌‌سازد. این نقش «پراحساس» مستلزم توجه و رسیدگی به نیازهای جسمی و روحی تمام اعضای خانواده به‌ویژه فرزندان تحت‌تکفل است. بیولوژی مردان، آنها را برای ایفای نقشی ابزاری در خانواده مناسب می‌کند، نقشی که مستلزم تأمین نیازهای اقتصادی خانواده و پیوند دادن آن با جهان خارج است (گرت،1380 :17).

برخی نیز آموزش و تربیت را عامل تعیین‌کننده در تفاوت حقوق و تکالیف زن و مرد می‌دانند. جان استوارت میل؛ «تربیت» را مرجح بر«طبیعت» می‌داند و معتقد است؛ اخلاقیات و سنت‌های حاکم بر جامعه همواره نرم‌خویی و مطیع بودن زن را ترویج می‌‌کنند، خصلت‌هایی که به جزئی جدایی‌ناپذیر از جذابیت جنسی زن تیدیل شده‌‌اند (میل،1375: 16).

از دهه 1970 گروهی که زیست‌شناسان اجتماعی مشهور شدند، از تأثیر ترکیب ژنتیکی در جنبه‌های اجتماعی انسان سخن گفتند. ویلسون و فاکس دستورالعمل‌های زیستی متفاوتی سخن گفتند که در جریان رشد تکاملی انسان‌های نخستین نهاده شده و سبب گشته است تا زنان با فرزندانشان پیوند عاطفی برقرار کنند و نرها به تسلط یافتن بر جنس ضعیف‌‌تر و در دست داشتن مواضع قدرت گرایش یابند (ریتزر،1383 :471).

از سال‌های نخست دهه هفتاد، میلت[12] و اوکلی[13] واژه‌‌های «جنسSex و جنسیّت Gender» را در کتاب «جنس، جنسیّت و جامعه» برای نشان دادن تمایز میان تفاوت‌های طبیعی و فرهنگی به‌کار گرفتند. این تقسیم‌بندی نشان داد عامل تفاوت و تمایز مرد و زن صرفاً بیولوژیکی و روانی نیست، بلکه جنسیّت آفریده اجتماعی و برآیند سنت‌های حاکم جامعه است. انسان‌‌ها به شکل افرادی مذکر و مؤنث متولد می‌شوند، اما به زنان و مردان مبدل می‌شوند. تبدیل شدن به یک زن به معنای پذیرش و اتخاذ هویت زنانه است که به نوبه خود، شالوده کنش‌های زنان را شکل می‌دهد(سیدمن،1393: 289). سیمون دوبووار[14] از فمنیست‌های دوره دوم، با تأثیراتی که از سارتر گرفته معتقد است؛ «هیچ فردی زن زاده نمی‌شود، بلکه بعدها زن می شود». دوبووار هیچ سرنوشت زیستی و روانی و اقتصادی، سیمایی را که ماده انسانی در دل جامعه به خود می‌‌گیرد تعریف نمی‌‌کند، مجموعه تمدن است که این محصول حدفاصل نر و اخته را که مونث خوانده می شود تولید می‌کند» (دوبووار،1385 :33).

ابن‌رشد اندلسی فیلسوف قرن ششم، که تحت‌تاثیر اندیشه‌های افلاطون بوده بر این باور است که زنان از تمام استعدادهای مردانه، از جمله رزم و فلسفه‌آموزی، البته در سطحی نازل‌تر، برخوردارند و می‌‌توانند در الگوی دولت شهر افلاطونی به حکومت هم برسند. او معتقد بود که تفاوت‌های فاحش زنان و مردان در علم، فهم و عمل چندان ناشی از ویژگی‌های طبیعی نیست و موقعیت فرودستی آنان برخاسته از ظلم تاریخی است (زیبایی‌نژاد،1385 :45).

باتوجه به مطالب مورد بحث و وجود اختلاف در دیدگاه جامعه‌شناسان، اندیشمندان اجتماعی و فمنسیت‌ها نسبت به عدالت‌ جنسیّتی، این پژوهش درصدد است تا در آخرین کتاب آسمانی که نقشه راهی برای سعادت بشریّت تا آخر تاریخ است، به مقوله عدالت ‌جنسیّتی و ابعاد آن پرداخته تا راهکارهای عملیاتی برای مقابله با آسیب‌‌های اجتماعی که برآمده از ناعدالتی جنسیّتی است، معرفی نماید.

روش‌شناسی پژوهش

روش پژوهش تلفیقی از روش کمّی و کیفی است. ابتدا با روش تحلیل محتوا، کدهای عدالت ‌جنسیّتی با تکنیک مقوله‌ای به عنوان پیامی ارتباطی به صورت نظامدار، عینی و کمّی مورد تحلیل قرار گرفته است. در ادامه به شیوه کیفی، هرکدام از مقوله‌ها با توجه به زمینه، مورد تحلیل واقع شده است. جامعه آماری پژوهش، 114سوره قرآن که دارای6236آیه و 82748 واژه، واحد تحلیل آیه‌های قرآن کریم است. برای بررسی داده‌های پژوهش از نرم‌افزار EXCEL و MAXQDA استفاده شده است. مبنای شمارش و تحلیل آیات قرآن کریم، کتابت عثمان طه و ترجمه فولادوند است.

یافته‌‌های پژوهش

با بررسی آیات قرآن کریم در مورد واژه‌هایی که مبیّن جنس مرد و زن بودند طبق جدول شماره(1) مشخص شد که خداوند متعال در قرآن واژه‌های «رَجُل»، « رجال»، بنین»،« ابناء» و« والد» را به ترتیب (25-27-12-14-2بار) در آیات آورده است. همچنین واژه‌های «نساء»،«امرات»،«بنات»، و «والده» را به ترتیب در (42-15-12-4)آیه آمده است. همچنین واژه«والدین ، والدیه، والدان و ابوه»19 بار آمده است.

جدول شماره(1): تعداد آیات قرآن که واژگان جنس(زن و مرد) در آنها آمده است

شماره آیه

تعداد آیه

واژه

غافر:28/ هود:78/ سباء:43/ الاعراف:69/ الاعراف:7/ الاعراف:63/ الزخرف:31/ المومنون:38/ المومنون:25/ یس:20/ القصص:20/ القصص:15/ سباء:7/ مائده:23/ نساء:12/ یونس:2/ نور:29/ بقره:289/ اسراء:47/ احزاب:4/ فرقان:8/ انعام:9/ نحل:76/ کهف:32/ کهف:37

25

رَجُل

جن:6/ توبه:108/ فتح:25/ نور:31/ نور:37/ الاعراف:46/ الاعراف:48/ الاعراف:81/ نساء:7/ نساء:1/ نساء:32/ نساء:75/ نساء:34/ نساء:34/ نساء:176/ بقره:228/ بقره:282/ بقره:239/ یوسف:109/ ص:62/ نحل:43/ حج:27/ نمل:55/ عنکبوت:29/ احزاب:23/ احزاب:40/ انبیاء:7

27

رِجال

آل عمران:14/ الاسراء:6/ الاسراء:40/ انعام:100/ مومنون:55/ صافات:153/ المدثر:13/ نوح:12/ شعراء:133/ قلم:14/ الزخرف:16/ نوح:12

12

بَنین

بقره:49/ بقره:146/ غافر:25/ نور:31/  مائده:18/ آل‌عمران:61/ الاعراف:127/ الاعراف:141/ مجادله:22/ ابراهیم:6/ انعام:20/ قصص:4/ احزاب:4/ احزاب:55

14

أَبْنَاء

لقمان:33/ بلد:3

2

والد

بقره: 49/ بقره:222/ بقره:236/ بقره: 235/ بقره:232/ بقره:231/ نساء:1/ نساء: 11/ نساء: 24/ نساء:3/ نساء:4/ نساء:7/ نساء:19/ نساء:22/ نساء:32/ نساء:43/ نساء:75/ نساء:34 / نساء:129/ نساء:232/ نساء:176/ نساء:127/ مائده:6/ احزاب:30/ احزاب:32/ احزاب:52/ احزاب:59/ آل عمران:14/ آل عمران:42/ آل عمران:61/ حجرات:11/ فتح:25/ الاعراف:127/ الاعراف:141/ الاعراف:81/ نور:31/ نور:60/ طلاق:1/ غافر:25/ قصص:4/ ابراهیم:6/ نمل:55

42

نسَاء

مسد:4/ هود:81/ هود:71/ الاعراف:83/ نمل:57/ الذریات:29/ الحجر:60/ عنکبوت:32/ عنکبوت:33/ مریم:5/ مریم:8/ بقره:282/ قصص:23/ آل عمران:40/ یوسف:21

15

امْرَأَت

نساء:23/ احزاب:50/ احزاب:59/ نساء23/انعام:100/ الحجر:71/ هود:39/ هود:78/ هود:79/ صافات:149/  صافات:153/  نحل57

12

بَنات

بقره:233/نساء:7/ نحل:19/ مریم:32

4

والده

بقره:83/ بقره:215/ بقره:180/ احقاف:15/ احقاف:17/ لقمان:14/ نساء7/ نساء:36/ نساء:135/ نساء:33/ مائده:110/ نوح:280/ ابراهیم:41/ عنکبوت:8/ انعام:151/ الاسراء23/ مریم:14/ کهف:80/ نساء11

19

والدین/ والدیه/ والدان/ ابواه

ابعاد عدالت‌ جنسیّتی از منظر قرآن

با مطالعه آیات شریف مشخص شد که خداوند متعال در ابعاد مختلفی به عدالت ‌جنسیّتی پرداخته است که در ادامه با آوردن شواهدی از آیات به آنها پرداخته می‌‌شود:

1- عدالت زن و مرد در آفرینش

آنچه در تعیین هویّت و نقش‌های زنان و مرد و حقوق و تکالیف آن‌ها نقش اساسی دارد؛ تعریفی است که از جنس(زن و مرد) و جنسیّت (زنانگی و مردانگی) و خاستگاه تمایزات و تفاوت‌ها ارائه می‌شود. زیست‌شناسان اجتماعی، فمنیست‌های رادیکال، روانکاوان و برخی جامعه‌شناسان وجه ممیزه جنس و جنسیّت را در ویژگی‌های بیولوژیکی و جبری تعریف می‌کنند.

محتوای سوه نساء دعوت به عدالت است و 35 آیه اول این سوره که به حقوق و تکالیف افراد خانواده می‌‌پردازد، در اولین آیه سوره نساء، هرگونه تبعیض جنسیتی در آفرینش انسان رد می‌‌کند و زن و مرد را از حیث حقیقت و جنس یک واقعیت بیان می‌‌کند« الذی خَلَقَکُم مِن نفسٍ واحده» (نساء:1). منظور از «نفس واحده» یعنی انسان از حیث «حقیقت و جنس» یک واقعیت داشته ومضمون آن ازاین حیث با آیه13 سوره حجرات متفاوت است که افراد انسان در سوره حجرات از نظر «حقیقت انسانیت» یکسانند (المیزان:215). با لحاظ همین آیه قرآن، سعدی می‌‌گوید:

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش زیک گوهرند

خداوند در سوره حجرات نیز به بر هرگونه صفات ظاهری و ویژگی‌های طبیعی که که القاءکننده رتبه و منزلت باشد خط بطلان می‌کشد و تنها فضیلت و برتری را در داشتن «تقوی» بیان می‌کند. قرآن تفاوت در ظواهر جسمانی را نه برای تفاخر، بلکه شناسایی یکدیگر عنوان می‌نماید«لتعارفوا[15]»

خداوند زن و مرد را در دریافت پاداش« إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَتِ ... َعَدَّ اللَّهُ لهَم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا[16]» (احزاب:35). اعمال تنبیه «الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَة[17]» (نور:2) و رشد و کمالات معنوی « وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَتِ وَ الْقَنِتِینَ وَ الْقَنِتَتِ...[18]»(احزاب:35)یکسان می‌‌بیند.

2- عدالت زن و مرد در حق مالکیت

از حقوقی که خداوند در قرآن برای هر دوجنس(زن و مرد) به‌صورت عادلانه معرفی می‌‌کند، داشتن حق مالکیت بر دارایی و دسترنج خود، است . قرآن حق مالکیت و تسلط هر فرد بر دستاورد خود را در سوره نساء این‌‌چنین بیان می‌‌کند: « لِلرِجال نَصیبٌ مما اکتسَبوا وَ لِلنِسَاء نَصیبٌ مِما اکتَسبن[19]» (نساء:32). باتوجه به حدیث نبوی که می‌فرماید:« الناس مسلطون على اموالهم» دلیل روشنی است که اسلام حق داشتن اختیار و سلطه بر جان و مال را که انسان(مرد و زن) خود به‌دست آورده است تأیید می‌‌نماید.

کاملاً مبرهن است که بخشش مال درصورتی که انسان مالک مال خود باشد تحقق می‌‌یابد. خداوند به زنان نیز همچون مردان حق مالکیت و بخشش مال قائل است و می‌‌فرماید: « وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَتِ...» (احزاب:35)

3- عدالت زن و مرد در حق آزادی

داشتن حق اختیار و آزادی برای هر دو جنس(زن و مرد) در آیات شریف قرآن مورد تأکید است. به‌طوری که خداوند در سوره نجم همه دستاوردهای انسان را نتیجه سعی و تلاش می‌داند «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى[20]» (نجم:39). که اگر آزادی عمل و اختیار در فرد نباشد نتیجه عمل بی ارزش است.

در سوره مدثر به روشنی حق برخورداری از آزادی و تعیین سرنوشت را برای همه انسان‌ها(زن و مرد) بیان می‌کند: «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ[21]».(مدثر:38) در تفسیر این آیه آمده است: «مراد از «رهن» گروگان است گوئى تمام وجود انسان در گرو انجام وظایف و تکالیف او است» (قرائتی،1383، ج10 :295).

خداوند در سوره نمل به حکومت زن در جامعه پرداخته و هوشمندی ملکه سباء را بر فرماندهان و بزرگان این سرزمین یادآور می‌‌شود، هرچند پرنده هدهد نیز بر حکومت زن بر جامعه دچار شگفتی می‌‌شود.« إِنِّی وَجَدتُّ امْرَأَةً تَمْلِکُهُمْ[22]...» (نمل:23).

در مقوله حجاب نیز که برخی آن را محدودیت برای زنان و سلب آزادی آنها قلمداد می‌‌کنند، خداوند در سوره احزاب فلسفه حجاب را شناخته شدن و تمایز دختران پیامبر(ص) و زنان مؤمنه از زنان غیر مؤمنه و جلوگیری از آزار به آنها موقعی که در جامعه حضور می‌‌یابند بیان می‌‌کند. « یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ[23]» (احزاب:59). در تفسیر این آیه آمده است:« منظور از شناخته شدن در این آیه، به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد که حجاب اسلامى را کاملا رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانه‌‌اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند. بدیهى است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند، بلکه منظور این است که بهانه را از دست افراد فاسد بگیرند» (قرائتی،1383،ج7 :399). لذا از این آیه برداشت می‌‌شود که زنان با حفظ حجاب شرعی مختارند در جامعه  و در صحنه های سیاسی- اجتماعی حضور داشته باشند، به‌طوری‌که در تبلیغ و مجاهدت پیامبران و امامان همواره زنان نقش آفرین بوده اند. ساره و هاجر درکنار حضرت ابراهیم(ع)، حضرت مریم در کنار حضرت عیسی(ع)، مادر موسی در کنار حضرت موسی(ع)، حضرت فاطمه(س) در کنار حضرت علی(ع) و حضرت زینب (س) در کنار حضرت امام حسین(ع) حضور داشته اند. همچنین خداوند در  آیه 26 سوره قصص آزادی بیان و حق ارائه پیشنهاد دختران را عنوان می‌‌کند که ارزش متعالی است « قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ[24]»

4- عدالت زن و شوهر در خانواده

از منظر قرآن، تحقق عدالت در خانواده و روابط بین زن و شوهر منوط به هم ترازی زن و شوهر در چهار نوع سرمایه (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و عاطفی) است.

عدالت در کانون خانواده کاملاً متفاوت از دیدگاه جامعه‌شناسان فایده‌گراست. خداوند به روابط زن و شوهر در خانواده اساساً نگاه نفع طلبانه و اقتصادی نداشته، بلکه تناسب فکری، عاطفی و اخلاقی را مبنای استحکام خانواده و روابط زن و شوهر بیان می‌کند:« هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَ اَنتُم لِباسٌ لَهنّ[25]» (بقره:127). همچنان که لباس با بدن هم از لحاظ ظواهر(رنگ، اندازه، جنس) و هم از نظر نگهداشتن دربرابر معایب و شخصیت بخشی به صاحبش باید متناسب باشد. همچنین در سوره نِسَاء در خصوص برابری در سرمایه اقتصادی زوجین قبل از ازدواج می‌فرماید:« وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلًا أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ[26]». نیز در سوره نور در مورد تناسب زنان پلید برای مردان پلید  و زنان پاکدامن برای  مردان پاک می‌فرماید: «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَالْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَالطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ ...[27]» (نور:26). این آیه یک اصل کلی را مطرح می‌‌کند که در انتخاب همسر تناسب زن و مرد از لحاظ ایمان و پاکدامنی مورد تأکید است به عبارتی:

ناریان مر ناریان را جاذبند

نوریان مرنوریان را طالبند

(مولوی،1389: دفتر دوم:29)

قرآن کریم با معرفی دو اصل اساسی در ارتباط زن و شوهر، راهکار بی بدیلی را برای استحکام خانواده‌ها معرفی می‌کند، این دو اصل عبارت‌ا‌ند از 1- مودّت، 2- رحمت. «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ [28]» (روم:21). صداقت، اعتماد و کفو هم بودن از مؤلفه‌هایی است که در این آیه با برقراری عدالت ‌جنسیّتی ارتباط دارد. لذا می‌‌توان گفت اگر کشش قلبی و مودّت در ارتباط بین زن و شوهر حاکم باشد، سودجویی و چشمداشت مادی در خانواده رنگ می‌بازد.

با این نگاه می‌‌توان گفت: هدف خداوند در بحث صُداق صرفاً افزایش صمیمیت در کانون خانواده و توجه به شأن زن می‌باشد. خداوند در سوره نِسَاء می‌فرماید:« وَآتُوا النِسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَکُمْ عَنْ شَیْءٍ مِنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَرِیئًا[29] » (نِسَاء:4) صُدقه، عطیه و بخششی از شوهر به زن است که نشان دهنده صداقت و ایمان است، بنابراین نمی‌‌توان آن‌را یک قرارداد مالی صرف پنداشت.

از این منظر می‌‌توان آیه «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ[30]» (نِسَاء:34) را بهتر بررسی کرد. برخی از مفسران، منظور از قوامیّت را فقط در خانواده و ارتباط زوجیت می‌‌دانند که آن نیز معلول نفقة مرد به زن است؛ بنابراین مرد در قبال زنی که همسرش نیست قوامیّت ندارد؛ زیرا هزینة زندگی اش را نمی‌پردازد (علایی رحمانی،1383 :48). از نظر حبری، ترجمه کردن واژة «قوّامون» بسیار دشوار اسـت و ترجمه آن بـه محـافظ، سرپرست و حامی ترجمة دقیقی نیست؛ زیرا به نوعی ضعف جسمی و عقلی زن را تداعی می‌‌کند و با دیگر آموزه‌های اسلامی سازگار نیست. آیه فقط به طور خاص برخی مـردان را بر برخی زنان به دلیل هزینه و پولی که می پردازند قوام تلقی کرده اسـت؛ بنابراین قـرآن آشکارا مردان را در برابر زنان قوّامون تلقی نکرده است. جالب است که در آیه حتی گفته نشده که برخی مردان ذاتاً و فطرتاً بر برخی زنان برتری دارند؛ بلکه فقط اظهار داشته که در موارد خاص برخی مردان بهتر از برخی زنانند(پارسا،13 94 :58).

اما باتوجه به روح کلی قرآن که فضیلت را در تقوی و پاکدامنی معرفی نموده، می‌‌توان گفت اگر قوامیّت فضیلت مردانه باشد صرفاً در خانواده است و دوم اینکه اگر مختص خانواده لحاظ شود، جایی که رحمت و مودّت و عاطفه و اخلاق جاری باشد، سرپرستی مرادف با سلطه و ریاست نمی‌‌تواند باشد، چون در آن صورت فلسفه تشکیل خانواده که رسیدن به آرامش واقعی بوده به هم می‌ریزد. لذا با توجه به تفسیر برخی مفسران (سبحانی تبریزی،1380: 21) از این آیه هیچگونه تحقیر و نقش دومی از زن استنباط و از کرامت انسانی زن کاسته نمی‌‌شود و اینکه طبق این آیه، زن حق حضور در جامعه را نداشته باشد افتراء به خداست.

نتیجه‌گیری و ارائه راهکار

1- بحث و نتیجه‌گیری

در این پژوهش جایگاه عدالت جنسیتی در آرمان‌‌شهر اسلامی و با رویکرد قرآنی مورد مطالعه و توجه قرار گرفته است. همان‌طور که اشاره شد قرآن کریم به عنوان یکی از مهم‌‌ترین منابع اسلامی است. با کشف و مطالعه مفهوم عدالت جنسیتی در قرآن کریم می‌‌توان گام بزرگی در جهت رویکرد اسلامی به موضوع جنسیت و آرمان‌‌شهر اسلامی برداشت.

در زبان عربی نقش واژه‌ها و کلمات در جمله با ضمیر مذکر و مونث و با علامت‌های خاصی بیان می شود و این نوع ساختار در آموزه‌های قرآن نیز مؤثر است. هرچند خداوند با نشانه‌های مذکر آمده اما به معنای این نیست که خداوند، مذکر است بلکه خداوند فراجنسیتی و توصیف‌ناشدنی است. از نگاه قرآن، مرد و زن از لحاظ ظاهری و بیولوژیکی متفاوتند، اما به لحاظ منشاء و هدف خلقت یکسانند و هردو از یک سرشت واحد آفریده شده‌اند. به‌طوری‌که مولانا در مثنوی با توسل به آیه 1 سوره نِسَاء به زیبایی این نکته را بیان می‌کند:

لیک از تأنیث جان را باک نیست

روح را با مرد و زن اشـراک نیست

از مونث وز مذکـر برتر است

این نه آن جان است کز خشک و تر است

(مولوی، 1389، دفتر اول: 1987-1986)

قرآن؛الگوهای ارزشی را هم از جنس زن و هم از جنس مرد مثال می‌‌آورد، مریم، آسیه، نوح و لوط را، نمونه‌ای از انسان‌‌های مؤمن و  متقی معرفی می‌کند و از طرفی زنان لوط و نوح، و مردانی چون فرعون و هامان نمونه‌هایی از انسان‌های خائن، متکبر و برتری جوی می‌‌داند.

از نظر قرآن عدالت ارزشی پذیرفته شده است و با برابری و یکسانی متفاوت است. عدالت، آن است که به هر کس بر اساس استحقاقش بدهند، گرچه موجب تفاوت شود، زیرا تفاوت گذاشتن براساس لیاقت‏ها و کمالات حقّ است. خداوند فلسفه تفاوت بین انسان‌‌ها را تقسیم کار، تعاون و رسیدن به انسجام اجتماعی مطلوب‌تر بیان می‌کند نه فخرفروشی، استثمار و سلطه بر دیگران.« نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا[31]» (الزخرف:32).

دورکیم[32] از نظریه‌پردازان جامعه‌شناسی در کتاب « تقسیم کار اجتماعی» با تقسیم‌بندی جوامع به مکانیکی و ارگانیکی بیان می‌کند که عامل مهم تمایز این دو نوع جوامع «ناهمانندی و تخصصی شدن کارهاست». زن و مرد به این دلیل باشور تمام جویای یکدیگرند که باهم تفاوت دارند. در واقع مرد و زن به‌صورت جدا از هم، جزء بخش‌های متفاوت یک کل واقعی نیستند که با اتحاد آنها دوباره شکل می‌‌گیرد. به عبارتی سرچشمه همبستگی زناشویی در تقسیم کار جنسی است... زن در ادوار گذشته دور، به هیچ وجه آن موجود ضعیفی نیست اما تمدن و پیشرفت باعث تضعیف زن شده است. اگر پیوندهای میان دو همسر متعدد و پیچیده باشد، قواعد مادرسالاری گسترده‌‌تر می‌شود. وضع ازدواج در جوامعی که دو جنس در آن به شکل از هم تمایز نیافته‌‌اند، خود شاهدی برای سست شدن همبستگی زناشویی است(دورکیم،1396 :60-57).

با مقایسه آمار واژگان هر دو جنس معلوم می‌‌شود واژه های تداعی‌کننده مرد بیش از زن آمده است و این یافته کاملاً با نظریه‌های علم جمعیت‌شناسی مبنی بر تعداد بیشتر مردان به زنان در جهان قرابت و هم‌‌سویی دارد.

با بررسی آیات قرآن، خداوند متعال عدالت ‌جنسیّتی را در ابعاد مختلف بیان نموده است. اولین بعد عدالت ‌جنسیّتی که در این نوشته به آن پرداخته شد، بعد عدالت زن و مرد در آفرینش است. خداوند در قرآن سرشت انسان‌ها را چه زن و چه مرد از یک طینت می‌‌داند و هیچ‌‌گونه نظر تحقیرآمیزی باتوجه به آیه اول سوره نِساء به زن در آفرینش ندارد.

زیست‌شناسان اجتماعی و برخی از روانکاوان چون فروید و جامعه‌شناسانی مانند پارسونز که معتقدند جنسیّت فرآیندی بیولوژیکی است و تحت ستم بودن زنان و انقیاد آنها ریشه بیولوژیکی داشته، یافته‌های پژوهش حاضر با این نظریه‌ها هم‌سو نبوده اما با دیدگاه استوارت میل و نظریه فمنیست‌ها مبنی بر اینکه ویژگی‌های روانی و بیولوژیکی دلیلی بر فرودستی زنان نیست، هم‌سو است.

بعد دیگری که از آیات کلام‌الله مجید استنباط شد، حق مالکیت و داشتن استقلال مالی هر دو جنس است. پرداخت نفقه و مخارج خانواده از وظایف مرد است و زن به همه اموالش اختیار تام دارد. خداوند درآیه34 سوره نِسَاء به روشنی حق اختیار و سلطه زن بر مال خود را بیان می‌کند. این یافته با نظریه شهید مطهری «کار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست »(مطهری،1395: 52) همسویی دارد.

خداوند متعال در قرآن حق داشتن آزادی عمل و آزادی بیان زنان را مورد توجه قرار داده است. آزادی بیان برای دختران از ارزش‌هایی است که در سوره قصص به آن تأکید شده است.« قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ» ( قصص:26) ملکه سباء نیز نمونه‌ای از زنانی است که خداوند با یادآوری آن خاطر نشان می‌‌سازد که مدیریت هوشمندانه جامعه زنانگی و مردانگی نمی‌‌شناسد بلکه هرکس توان درایت داشته باشد، می‌‌تواند مدیریت جامعه را برعهده بگیرد.

بُعد اساسی دیگر ، حقوق متقابل زن و شوهر در خانواده است. خانواده از منظر قرآن بنیان سلامت جامعه و عامل رشد و تعالی و انسان‌‌هاست. از نگاه قرآن، ساختار درونی خانواده و روابط اعضای آن نه برپایه سلسله مراتب قدرت، بلکه بر اساس حاکمیت قانون کلی مودّت و رحمت تعیین می‌‌شود. قرآن تحقق عدالت در خانواده را منوط به تحقق سرمایه عاطفی می‌‌داند. مهریه(صداق) نمادی از صداقت و جلوه‌ای از اعتماد بین زوجین است. مهریه نشانه‌ای از ایمان و باور متقابل زن و شوهر است که بر مرد واجب است آن‌را بپردازد. اما در زمان حاضر مهریه به عنوان ضمانت مالی در پیش زن است که هرموقع عرصه بر زن تنگ آمد شوهر را در مخمصه قرار دهد. لذا می‌‌توان گفت اگر روابط زن و شوهر برپایه عاطفه بنا شود، تربیت نسلی را شاهد خواهیم بود که به معنای واقعی انسانی خواهد بود با داشتن ویژگی‌‌هایی از همدلی و همدردی نه موجودی حریص برای رسیدن به قدرت و سلطه بر هم نوع خویش.

نکته دیگری که قرآن برآن تأکید دارد، همانندی زن و شوهر از لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی است. اگر سرمایه بوردیو را به عاریت بگیریم، می‌‌توان گفت: قرآن با تشبیه همانندی زوجین به لباس، برقراری عدالت در خانواده را منوط به صمیّمت و درک متقابل زوجین از همدیگر می‌‌داند، این پدیده اجتماعی زمانی تحقق می‌یابد که زوجین به لحاظ سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عاطفی کفو هم باشند.

قرآن در بحث حجاب و پوشش زنان سرچشمه بسیاری از آسیب‌ها از جمله هوس بازی و آزار زنان و دختران را به نوع لباس پوشیدن آنان متوجه می‌سازد. از نظر قرآن لباس باعث تشخص است که زنان با رعایت آن اولاً در جامعه بدون مزاحمت حضور می‌یابند دوم اینکه  لباس باعث معرفی جایگاه اجتماعی و اقتصادی فرد می‌شود «یعرفن فلا یُؤذین»( احزاب:59) که این تعبیر همسو با نظریه «تمایز»  بوردیو است با این تفاوت که تمایز بوردیو با هدف تشخّص کنشگر برای نشان دادن جایگاه خود در نظام قشربندی اجتماعی بوده اما از دیدگاه قرآن تمایز زنان از همدیگر نه برای تفاخر، بلکه شناخته شدن افراد متین و پاکدامن از زنان هوس باز، جهت حضور مؤثر در جامعه است.

2- راهکارهای تحقق عدالت جنسیتی از نگاه قرآن در راستای تحقق آرمان‌شهر اسلامی

خداوند متعال برای صیانت و استحکام خانواده و رعایت عدالت در روابط بین اعضای آن، راهکارهای زیر را بیان می‌‌نماید:

1-2- ترویج معنویت در خانواده

از منظر قرآن خانواده مهم ترین نهادی است که حفظ حرمت و حریم آن مورد تأکید قرار گرفته است و وارد شدن به این حریم مبتنی بر آداب خاص خود است« فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِکُمْ تَحِیَّةً [33]»(نور:61) خداوند در اولین آیه سوره نساء بنیان و سنگ بنای این نهاد ارزشمند جامعه را برتقوی نهاده و مراعات آن را بر همه انسان‌ها ضروری می‌‌داند.«یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا...»(نساء:1) وقتی اعضای خانواده در تمام کارها حضور خدا را دیدند، جزء عدالت پیشگی طریق دیگری را نمی‌‌گیرد.

2-2- حسن معاشرت

خداوند رفتارهای پسندیده و مبتنی بر حسن خلق را با اصطلاح« حسن معاشرت» بیان می‌‌کند و می‌‌فرماید:«... وَقُولُـوا لَهُمْ قَوْلاً معْرُوفًا..»(نساء:5) «وَعَاشِرُوهُنّ بِالمَعْرُوف...»(نساء:21) انسان در معاشرت احسن، جزء طلب محبت و محبت ورزیدن هدفی ندارد. محبّت، هدیه‏اى الهى است که با مال و مقام و زیبایى به‌دست نمى‏آید. همسر از نظر قرآن باید عامل آرامش باشد نه موجب ترس و سلطه‌گری.«... لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ...»(روم:21). بنابراین  امکان حاکمیت عدالت درخانه‌ای است که در آن مؤلفه آرامش برقرار باشد.

3-2- مشورت و همفکری

آنچه در جامعه کنونی مورد تهدید خانواده‌هاست کمبود تفاهم و درک متقابل است. مشورت و همفکری کردن باعث ایجاد تفاهم بین کنشگران درون خانواده خواهد بود. از نظر قرآن مؤلفه مشورت تا جایی ارزشمند است که حتی در صورت جدایی زن و شوهر، خدواند متعال آنها را به مشورت و همفکری فرا می‌‌خواند«...وَأْتَمِرُوا بَیْنَکُمْ بِمَعْرُوفٍ...»(طلاق:6)«أْتَمِرُوا» از «ایتمار» به معناى پذیرش دستور یا مشورت است که در واقع به معناى توافق و تفاهم بر انجام امرى است (قرائتی،ج10: 110).

4-2- صداقت و اعتماد

اسلام دینی مبتنی بر فطرت است و صداقت و اعتماد از بزرگ‌ترین سرمایه‌های اجتماعی است که در قرآن به آن سفارش شده است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقینَ[34]». فلسفه« صُداق» که قرآن به آن سفارش نموده نشانه صداقت در ازدواج است که در عصر حاضر به تضمین مالی بدل شده است. یکی از برکات صداقت و اعتماد در هر رابطه‌ای، برقراری عدالت و دوری از برتری جویی است«... وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ[35]...» (اسراء:80).

5-2- تعاون و تقسیم کار

تعاون و همکاری از ارزش‌هایی است که خداوند با صیغه امر به آن اشاره نموده است.« ...وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى...» (مائده:2). از نظر قرآن جامعه‌ای سالم و پایدار است که در آن تقسیم کار و اصل تعاون، رعایت شده باشد.«لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا».(زخرف:32) حتی در سنت پیامبر(صلوات‌اله‌وعلیه) نیز رعایت تعاون در خانواده آمده است:« روزی رسول اکرم(صلوات‌اله‌وعلیه) وارد منزل امیر مؤمنان(علیه‌السلام) شد. او و حضرت زهرا(سلام‌اله‌علیها) مشغول آسیاب کردن غله هستند، پرسید: کدام یک از شما خسته است؟ حضرت علی(علیه‌السلام) پاسخ داد: ای پیامبر! فاطمه خسته است. حضرت به او فرمود: دخترم! برخیز. او برخاست و پیامبر(صلوات‌اله‌وعلیه) به جای او به آسیاب کردن پرداخت»(مجلسی،ج43 :50).

6-2- کنترل غیررسمی

دوستی‌ها و ارتباطات پیش از ازدواج که معمولاً بدون اطلاع خانواده‌های دختر و پسر صورت می‌‌گیرد یکی از دلایل بروز اختلاف بین زن و شوهر در خانواده‌های امروزی است. کنترل غیر رسمی که در مقابل کنترل رسمی مبتنی بر اجبار و الزام قانون، برای رعایت هنجارهای اجتماعی از ابزارهای غیررسمی مانند ترس از طرد شدن توسط خویشان و سرزنش توسط آنها استفاده می‌‌شود. قرآن سفارش می‌‌کند با اجازه خانواده شان ازدواج صورت گیرد«... فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ...[36]»(نساء:25). حتی بعد از ازدواج وقتی بین زوجین اختلافی صورت گرفت قرآن دادگاه خویشاوندی و غیر رسمی را سفارش می‌‌کند که با دخالت بزرگ‌ترها اختلافات پایان پذیرد:« وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَکَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا[37]» (نساء:35).

فهرست منابع

قرآن کریم

آبوت، پالما وکلر، والاس (1380)، درآمدی بر جامعه شناسی زنان، ترجمه نجم عراقی، تهران: نی.

احمدزاده، سیدمصطفی (1395)، شاخص های کیفی عدالت از دیدگاه قران کریم، فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، سال21، شماره4، پیاپی،81، زمستان، صص55-30.

استونز، راب (1379)، متفکران جامعه شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، تهران: نشر مرکز.

بروجردی، علوی، مهدخت، اشرفی، عباس، رزمیان، راضیه (1393)، روابط خانوادگی از منظر قرآن، فصلنامه دانشگاه علامه طباطبایی، دوره1، شماره1، بهار ،صص70-51.

ترنر، اچ، جاناتان (1394)، نظریه‌های نوین جامعه شناختی، ترجمه علی اصغر مقدس و مریم سروش، تهران: جامعه شناسان.

جعفری، محمدتقی (1385)، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، جلد سوم، تهران: نشر فرهنگ اسلامی.

جلال‌الدین محمد بلخی (1389)، مثنوی معنوی‌ مولانا، تهران: موسسه‌ انتشارات امیرکبیر.

دوبووار، سیمون ( 1380) جنس دوم، ترجمه قاسم صنعودی، ج اول و دوم، تهران: نشر توس.

دورکیم، امیل (1396)، درباره تقسیم کار اجتماعی، ترجمه: باقر پرهام، تهران نشر مرکز.

راغب اصفهانی، حسین (1383)، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، تهران: انتشارات مرتضوی، جلد دوم.

ریتزر، جورج (1383)، نظریه جامعه‌شناسی مدرن، ترجمه: محسن ثلاثی، تهران: نشرنی.

زیبایی نژاد، محمدرضا و همکاران (1385) مجموعه مقالات هویّت و نقش‌های جنسیّتی، تهران: مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری.

سبحانی تبریزی، جعفر (1380)، مکانت زن در قرآن، قم: پژوهش‌های قرآنی.

سیدمن، استیون (1393)، کشاکش آراء در جامعه‌شناسی، ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشرنی.

شریفی، عبدالله، لطفی، مهرعلی (1392)، سبک زندگی خانوادگی در قران و سنت پیشوایان معصوم(ع)، فصلنامه معارف قرآنی، دوره4، شماره14، صص100-81.

علایی رحمانی، فاطمه (1383)، حضانت کودکان از نگاه فقه و حقوق، فصلنامه علوم انسانی، شماره41، بهار، صص246-223.

قرائتی، محسن (1383)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگى درس‌هایى از قرآن.

گـرت، استفان (1380) ، جامعه شناسی جنسیّت، ترجمه: کتایون بقـایی، تهران: نـشر دیگـر.

مجلسی، محمدباقر (1382)، بحارالانوار، مصحح: علی اکبرعابدی زنجانی،قم: مؤسسة الوفاء.

مطهری، مرتضی (1395)، مجموعه آثار، ج21، قم: انتشارات صدرا.

میل، جان استوارت (1375)، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران: نشر نی.

Gheaus. Anca,(2012), Gender Justice, Journal of ethics & Social Philosophy, vol. 6, No.2

Klingorova .Kamila & Havlicek Tomas,(2015), Religion and gender inequality: The status of women in the societies of world religions , Moravian Geographical Reports,  vol. 23, No. 2

 

[1]. استادیار، هیئت علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)، تهران، ایران.

[2]. دکترا، جامعه‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران.

[3]. نویسنده مسئول: دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)، تهران، ایران.

javadsabouri@yahoo.com

[4]. Patriarchal belt

[5]. به حوزه جغرافیایی اشاره دارد که شامل شمال آفریقا، خاور میانه، جنوب آسیا و بخش‌هایی از مناطق روستایی در چین می‌شود.

[6]. دامنه این شاخص بین0 (برابری زنان و مردان) تا1 (نابرابری زنان و مردان) قابل تغییر است.

[7]. Gender Inequality Index

[8]. وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى‏ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ

[9]. واذا الموءودة سئلت* بای ذنب قتلت

[10]. انَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلّ‏ لِرَبِّکَ وَ انحَرْ

[11]. Equality

[12]. Millet. Kate

[13]. An.Oakley

[14]. De Beauvoir .Simone

[15]. یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ».(حجرات: 13)

[16]. به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، ...خداوند براى همه آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است.

[17]. باید هر یک از زنان و مردان زنا کار را به صد تازیانه مجازات و تنبیه کنید.

[18]. مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا،...

[19]. مردان نصیبی از آنچه به‌دست می‎آورند دارند و زنان نیز از آنچه به‌دست ‎می‎آورند نصیبی دارند (و نباید حقوق هیچ یک پایمال گردد).

[20]. بر آدمی جز نتیجه تلاش وی چیزی نیست.

[21]. هر کسى در گرو دستاورد خویش است

[22]. من [آنجا] زنى را یافتم که بر آنها سلطنت مى‌کرد

[23]. اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش‌هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.

[24]- یکى از آن دو [دختر] گفت اى پدر او را استخدام کن چرا که بهترین کسى است که استخدام مى‌‏کنى هم نیرومند [و هم] در خور اعتماد است.

[25]- زنان لباس شما (مردان) هستند و شما لباس آنها (هردو زینت هم و سبب حفظ یکدیگر).

[26]- و هر کس از شما از نظر مالى نمى‏‌تواند زنان [آزاد] پاکدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است.

[27]- زنان پلید براى مردان پلیدند و مردان پلید براى زنان پلید و زنان پاک براى مردان پاکند و مردان پاک براى زنان پاک اینان از آنچه در باره ایشان مى‌گویند بر کنارند براى آنان آمرزش و روزى نیکو خواهد بود.

[28]- و از نشانه‌های او اینکه از[ نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان‌ها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این [ نعمت] برای مردمی که می‌اندیشند قطعاً نشانه‌هایی است.

[29]- و مهر زنان را به عنوان هدیه‌اى از روى طیب خاطر به ایشان بدهید و اگر به میل خودشان چیزى از آن را به شما واگذاشتند آن را حلال و گوارا بخورید.

[30]- مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج مى‌کنند.

[31]. ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میان آنان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را تسخیر و با هم تعاون کنند.

[32] .David Émile Durkheim

[33]. پس چون به خانه‌‏هایى [که گفته شد] درآمدید به یکدیگر سلام کنید.

[34]. اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از خدا پروا کنید و با راست‌گویان باشید.

[35]. و بگو: پروردگارا! مرا با ورودى نیکو و صادقانه وارد (کارها) کن و با خروجى نیکو بیرون آر

[36]. پس آنان را با اجازه خانواده‏‌شان به همسرى [خود] درآورید.

[37]. و اگر از جدایى میان آن دو [ زن و شوهر] بیم دارید پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعیین کنید اگر سر سازگارى دارند خدا میان آن دو سازگارى خواهد داد آرى خدا داناى آگاه است.

قرآن کریم
آبوت، پالما وکلر، والاس (1380)، درآمدی بر جامعه شناسی زنان، ترجمه نجم عراقی، تهران: نی.
احمدزاده، سیدمصطفی (1395)، شاخص های کیفی عدالت از دیدگاه قران کریم، فصلنامه پژوهش‌های قرآنی، سال21، شماره4، پیاپی،81، زمستان، صص55-30.
استونز، راب (1379)، متفکران جامعه شناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، تهران: نشر مرکز.
بروجردی، علوی، مهدخت، اشرفی، عباس، رزمیان، راضیه (1393)، روابط خانوادگی از منظر قرآن، فصلنامه دانشگاه علامه طباطبایی، دوره1، شماره1، بهار ،صص70-51.
ترنر، اچ، جاناتان (1394)، نظریه‌های نوین جامعه شناختی، ترجمه علی اصغر مقدس و مریم سروش، تهران: جامعه شناسان.
جعفری، محمدتقی (1385)، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، جلد سوم، تهران: نشر فرهنگ اسلامی.
جلال‌الدین محمد بلخی (1389)، مثنوی معنوی‌ مولانا، تهران: موسسه‌ انتشارات امیرکبیر.
دوبووار، سیمون ( 1380) جنس دوم، ترجمه قاسم صنعودی، ج اول و دوم، تهران: نشر توس.
دورکیم، امیل (1396)، درباره تقسیم کار اجتماعی، ترجمه: باقر پرهام، تهران نشر مرکز.
راغب اصفهانی، حسین (1383)، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه سید غلامرضا خسروی حسینی، تهران: انتشارات مرتضوی، جلد دوم.
ریتزر، جورج (1383)، نظریه جامعه‌شناسی مدرن، ترجمه: محسن ثلاثی، تهران: نشرنی.
زیبایی نژاد، محمدرضا و همکاران (1385) مجموعه مقالات هویّت و نقش‌های جنسیّتی، تهران: مرکز امور زنان و خانواده ریاست جمهوری.
سبحانی تبریزی، جعفر (1380)، مکانت زن در قرآن، قم: پژوهش‌های قرآنی.
سیدمن، استیون (1393)، کشاکش آراء در جامعه‌شناسی، ترجمه هادی جلیلی، تهران: نشرنی.
شریفی، عبدالله، لطفی، مهرعلی (1392)، سبک زندگی خانوادگی در قران و سنت پیشوایان معصوم(ع)، فصلنامه معارف قرآنی، دوره4، شماره14، صص100-81.
علایی رحمانی، فاطمه (1383)، حضانت کودکان از نگاه فقه و حقوق، فصلنامه علوم انسانی، شماره41، بهار، صص246-223.
قرائتی، محسن (1383)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگى درس‌هایى از قرآن.
گـرت، استفان (1380) ، جامعه شناسی جنسیّت، ترجمه: کتایون بقـایی، تهران: نـشر دیگـر.
مجلسی، محمدباقر (1382)، بحارالانوار، مصحح: علی اکبرعابدی زنجانی،قم: مؤسسة الوفاء.
مطهری، مرتضی (1395)، مجموعه آثار، ج21، قم: انتشارات صدرا.
میل، جان استوارت (1375)، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران: نشر نی.
Gheaus. Anca,(2012), Gender Justice, Journal of ethics & Social Philosophy, vol. 6, No.2
Klingorova .Kamila & Havlicek Tomas,(2015), Religion and gender inequality: The status of women in the societies of world religions , Moravian Geographical Reports,  vol. 23, No. 2
دوره 2، شماره 5 - شماره پیاپی 5
فصلنامه بهار
اردیبهشت 1402
صفحه 87-108
  • تاریخ دریافت: 07 اسفند 1400
  • تاریخ بازنگری: 26 فروردین 1401
  • تاریخ پذیرش: 05 خرداد 1401
  • تاریخ انتشار: 01 مرداد 1402