بررسی انتقادی نظریه آرنولد توین‌بی در باب تکوین، رشد و افول تمدن‌ها و نقش دین در تمدن

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار، دانشگاه جامع امام حسین (ع)، تهران، ایران

چکیده

آرنولد توی‌بی یکی از مشهورترین مورخان و فیلسوفان تاریخ معاصر، نظریه‌ای جهان‌شمول در باب تکوین، رشد و افول تمدن‌ها ارائه نموده است، او معتقد است جوامع انسانی، آن‌گاه که به «چالش‌های متناسب» محیطی «پاسخ»‌دهند، فرایند تمدن‌سازی را آغاز نموده‌اند. با این پاسخ اولیه، مشکلات بعدی به صورت زنجیره‌وار پیش می‌آید و پاسخ های بعدی توسط گروهی از نخبگان یعنی «اقلیت فعال» ارائه شده و به تدریج عموم مردم به صورت عرفی و آگاهانه با اقلیت همراه می‌شوند و تمدن رشد می‌کند. اما، اقلیت فعال آرام آرام به حاکمان تبدیل می‌شوند و شور اولیه از میان می‌رود، حاکمان نمی‌توانند مردم را همراه نمایند و رو به روش‌های مکانیکی می‌اورند، اقلیت فاسد شده و مستبد می‌گردد. توده اعتراض می‌نماید و شکاف‌های اجتماعی تشدید می‌گردد. دشمن خارجی بر تمدن حمله کرده و تمدن نابود می‌گردد؛ فاتحان، اقلیتی فعال هستند و چرخه، تداوم می‌یابد. او معتقد است تمدن مغرب‌زمین در حال افول است. نقدهائی به این نظریه وارد شده است از جمله: عدم کفایت شواهد تاریخی برای اثبات این فرایند، گزینش جهت‌مند داده‌ها توسط توین‌بی، ممتنع بودن به دست دادن چنین نظریات کلی در مورد تاریخ، روایت تاریخ مبتنی بر داروینیسم، خلط بین روش‌های تجربی انگلسی، تحلیلی آلمانی و روش‌های دینی مسیحی، تشبیه بی دلیل تاریخ به ارگانیسم انسانی، فقدان بنیاد فلسفی، غیر دینی بودن و... توین‌بی معتقد است اصل اصیل تمدن‌ها، امور معنوی و روحی هر تمدن است، دین اصلی‌ترین تأمین‌کنندة این امور است لذا نقشی بی‌بدیل در ایجاد تمدن‌ها داشته است او معتقد است تمدن غرب، به واسطةفاصله‌گرفتن از دین و اخلاق، رو به افول است. او با نظریاتی که دین را زائیدة جهل یا ترس انسان‌ها می‌دانند همراه نیست و دین را امری فطری ونه عارضی می‌داند. اما او روایتی ناروا از ادیان ابراهیمی دارد، کاملاً کارکردگرایانه به دین می‌نگرد و به دنبال اختراع دینی جدید و جهانی بود

کلیدواژه‌ها